وب لاگ فرزندان برتر

این وبلاگ بازتاب دهنده محتویات وب سایت فرزندان برتر است.

وب لاگ فرزندان برتر

این وبلاگ بازتاب دهنده محتویات وب سایت فرزندان برتر است.

در این وب سایت شما مطالب دست اول وب سایت فرزندان برتر را مشاهد خواهید نمود.

۱۰۹ مطلب در اسفند ۱۳۹۷ ثبت شده است

  • ۰
  • ۰

آیا کودک شما با مدرسه مبارزه می کند؟ آیا آنها نگران خواندن با صدای بلند، نوشتن یک مقاله یا مقابله با یک مشکل ریاضی هستند؟ در حالی که هر یک از کودکان از زمان به زمان مشکلی دارند، اگر یک ناحیه خاص یادگیری همواره مشکل ساز باشد، ممکن است یک اختلال یادگیری را نشان دهد. با درک همه شما در مورد معلولیت های یادگیری می توانید اطمینان حاصل کنید که کودک شما کمک خوبی برای غلبه بر چالش های کلاس درس و موفقیت در زندگی است.

معلولیت های یادگیری چیست؟

معلولیت های یادگیری یا اختلالات یادگیری یک اصطلاح چتر برای انواع مختلفی از مشکلات یادگیری است. یک ناتوانی در یادگیری مشکل هوش و انگیزه نیست.کودکان با ناتوانی در یادگیری تنبل و گنگ نیستند. در واقع، اکثر آنها به همان اندازه هوشمند هستند. مغز آنها به سادگی سیم کشی متفاوت است. این تفاوت بر نحوه دریافت و پردازش اطلاعات تاثیر می گذارد.نگران نباشید، کودکان و بزرگسالان با ناتوانی های یادگیری می بینند، شنیدن، و درک چیزها متفاوت هستند. این باعث می شود که با یادگیری اطلاعات و مهارت های جدید و استفاده از آنها به مشکل برسد. شایعترین انواع ناتوانی یادگیری شامل مشکلات خواندن، نوشتن، ریاضی، استدلال، گوش دادن و صحبت کردن است.

کودکان با ناتوانی در یادگیری می توانند موفق باشند

ممکن است دشوار باشد که کودک شما دارای اختلال یادگیری باشد. والدین نمیخواهند فرزندانشان رنج ببرند. شما ممکن است تعجب کنید که چه چیزی می تواند برای آینده فرزند شما باشد یا نگرانی در مورد اینکه چگونه کودک شما آن را از طریق مدرسه انجام خواهد داد. شاید شما نگران این باشید که با توجه به مشکلات یادگیری فرزندتان، آنها ممکن است "آهسته" نامگذاری شده یا به یک کلاس کمتر مورد چالش قرار گیرند.

اما مهم این است که به یاد داشته باشید این است که بیشتر بچه هایی که دارای معلولیت های یادگیری هستند، به همان اندازه هوشمند هستند. آنها فقط باید به شیوهای که به سبک یادگیری منحصر به فردشان آموزش داده شوند، آموزش داده شوند. با یادگیری بیشتر در مورد معلولیت های یادگیری به طور کلی و مشکلات یادگیری فرزندتان به ویژه می توانید به موفقیت در مدرسه و فراتر از آن کمک کنید.


به ناتوانایی های کودک یا نوجوان در کسب مهارت های مورد انتظار در خواندن و نوشتن، تکلم ، کاربرد شنوایی ، استدلال ریاضیات در مقایسه با سایر کودکان همسن و با توانایی هوشی مشابه اطلاق می شود .


اختلالات یادگیری سه دسته است :

1- اختلال در خواندن 2- اختلال در ریاضیات 3- اختلال در بیان نوشتاری


اختلال خواندن :

پیشرفت در خواندن پایین تر از حد مورد انتظار با توجه به سن کودک آموزش و هوش او تعریف شده است به گونه ای که در موقعیت تحصیلی یا فعالیت روزمره که مستلزم خواندن است ایجاد تداخل می کند . این اختلال با نقص توانایی برای شناخت واژه ها ، خواندن کند و نادرست ، فهم ضعیف در غیاب هوش پایین یا نقص حس قابل ملاحظه مشخص است . کودکان مبتلا به این اختلال موقع خواندن اشتباهات متعدد مرتکب می شوند . این اشباهات با حذف ، افزودن و . . . مشخص است . در تفکیک حروف از نظر شکل و اندازه دچار اشکال هستند . گاهی حروفی را که باید خوانده شوند پس و پیش می خوانند .


اختلال در ریاضیات :

پیشرفت در ریاضی پایین تر از حد مورد انتظار با توجه به سن کودک ، آموزش و هوش او تعریف شده است . کودکان مبتلا در یادگیری و یادآوری ارقام دچار اشکال هستند . واقعیت بنیادی در مورد رقم ها را نمی توانند به خاطر بسپارند . در محاسبه کند و فاقد دقت هستند . پیشرفت ضعیف در 4 گروه مهارت شناسایی شده : 1- مهارت های زبانی (فهمیدن ، نام بردن ، اصطلاحات ریاضی ، فهمیدن و نام بردن عمل ها و مفاهیم ریاضی )


2- مهارت های ادراکی : شناختن و خواندن رفتار های عددی یا نشانه های حساس و گروه بندی ارقام

3- مهارت های ریاضی : رعایت مراحل ریاضی ، شمارش اشیا ، یادگیری جدولضرب.

4- مهارت های مربوط به توجه : کپی کردن درست ارقام ، به خاطر سپردن ارقام و . .

ویژگی های کلی عبارتند از اشکال در اجزا مختلف ریاضیات نظیر یادگیری اسم اعداد به خاطر آوردن نشانه های جمع و تفریق ، یادآوری جدول ضرب ، تبدیل مسائل واژه ای به جای انجام محاسبه با سرعت مورد انتظار .


اختلال بیان نوشتاری :

پیشرفت پایین تر از حدمورد انتظار با توجه به سن و آموزش ناتوانی در نوشتن مشتمل است بر هجی کردن ضعیف ، اشتباه در دستور (نقطه گذاری ) ، دست خط بد . کودکان مبتلا ، در هجی کردن کلمات و بیان افکار خود طبق قوانین دستوری اشکال دارند در پاراگراف بندی ضعف دارند . علیرغم یادآوری های مکرر فراموش می کنند که پایان جمله نقطه بگذارند .


اختلال خواندن 

اختلال در ریاضیات 

اختلال بیان نوشتاری

  • فرزندان برتر
  • ۰
  • ۰

Neurofeedback (NF) یک تکنیک خود تنظیم است که در آن پارامترهای فعلی EEG ثبت شده از سر موضوع به یک موضوع توسط روش دیداری، شنوایی یا لمسی ارائه می شود در حالی که موضوع قرار است این پارامترها را تغییر دهد تا به کارآیی بیشتری دست یابند حالت عملکرد مغزبا توجه به دو نوع پدیده مغناطیسی مغزی، دو نوع اصلی نوروفیدبک وجود دارد: بیوفیدبک EEG معمولی (از جمله LORETA NF) و فرکانس infralow frequency (ILF) نوروفیدبک. NF معمولی از ویژگی های طیفی EEG در باند فرکانسی 0.5-50 Hz استفاده می کند در حالی که ILF NF از دامنه خود یا فاز نوسانات ولتاژ کمتر از 0.1 هرتز استفاده می کند. ILF NF در فرم های گسسته و مداوم انجام می شود.در مقابل "یک اندازه برای همه"، پروتکل مجزا پروتکل ILF پیوندی برای علائم مختلف متفاوت است. پروتکل های NF معمولی را می توان به پروتکل های فعال سازی و آرام سازی تقسیم کرد. نوروفیدبک در ابتدای (اواسط قرن بیستم) بر اساس نظریه تهویه عمل کرد، اما اخیرا یک اصل بولدوزر با هدف عادی سازی الگوی EEG غیرطبیعی پاتولوژیک پیشنهاد شده است. NF نباید بدون مراحل تشخیصی QEEG و ERP استفاده شود.

همانطور که نوروفیدبک کمبود توجه را بهبود می بخشد، کارو و Winter61 معتقدند که بیماران FMS با شکایات شناختی و توجه ممکن است از یک روش مبتنی بر EEG بهره مند شوند. در تجربه آنها، بسیاری از علائم FMS با یکدیگر همبستگی دارند.به این ترتیب، آنها حدس زدند که اگر عصبی عضلانی مثبت علائم شناختی را در FMS بهبود بخشد، همچنین ممکن است شکایت های اجتماعی را بهبود بخشد. آنها شامل 15 بیمار مبتلا به FMS با مشکلات توجه بودند که 40 یا بیشتر جلسات نوروفیدبک را که در آن پروتکل SMR استفاده شده بود، تکمیل کردند که امواج مغزی 12 تا 15 هرتز را همزمان با مهار امواج مغزی 4 تا 7 هرتز (تتا) و امواج مغزی 22-30 هرتز بتا بالا)63 بیمار FMS که درمان استاندارد پزشکی را دریافت کردند اما افرادی که بیوفیدبک EEG دریافت نکرده بودند به عنوان کنترل انتخاب شدند. گروه نوروفیدبک بهبود قابل توجهی در توجه بصری، حساسیت به نور، درد و خستگی داشت. اگر چه از لحاظ آماری معنی دار نبود، همچنین روند رو به بهبودی در پریشانی روانشناختی و سفتی صبح وجود داشت.


نوروفیدبک وسیله ای است که کار تنظیم و رفع اشکالات مغز را انجام می دهد، همانطور که می دانید مغز از سلولهای عصبی تشکیل شده است که شبکه های عصبی را در مغز می ساند.

کاربردهای نوروفیدبک :

  • تنظیم توجه، افزایش تمرکز، متعادل کردن گوش به زنگی / برانگیختی
  • مدیریت استرس و کاهش تنش
  • بهبود تصمیم گیری و کاهش خطا
  • کاهش اضطراب
  • یادگیری سریع و افزایش توانایی یادگیری                   
  • بهبود حافظه
  • تقویت مهارت های ارتباطی
  • آمادگی بیشتر برای پذیرش تغییر
  • افزایش آگاهی
  • افزایش خلاقیت
  • افزایش انگیزه
  • توانایی حل مشکل    problem solving
  • کاهش کج خلقی
  • توانایی تغییر اسان توجه از کاری به کار دیگر
  • بهبود مدیریت درون و واکنشهای هیجانی
  • افزایش تحمل کاری
  • افزایش سرعت عمل کاری



نوروفیدبک چیست؟

        نوروفیدبک وسیله ای است که کار تنظیم و رفع اشکالات مغز را انجام می دهد، همانطور که می دانید مغز از سلولهای عصبی تشکیل شده است که شبکه های عصبی را در مغز می ساند. قسمت های مختلف مغز (مجموعه ای از شبکه های عصبی) کارکردهای مختلفی دارند و فعالیت این شبکه ها سبب تولید امواج مغزی گوناگون در شرایط و موقعیتهای مختلف می گردد، اگر هر یک از این شبکه ها کارخود را درست انجام دهند و باهم هماهنگی داشته باشند، مغز بدون نقص کار خود را انجام می دهد، اما گاهی مسائل مختلف (مانند استرس یا گامی ژنتیک روی این شبکه ما تأثیر می گذارند و در کار آن اختلال ایجاد می کند. مشکلات توجه و تمرکز، ضعف حافظه، مشکلات یادگیری و حتی رفتاری نیز از جمله نتایج اشکال در کار مغز هستند. نوروفیدبک ما را از کارکرد مغزمان آگاه کرده و سپس کمک می‌کند تا آن را اصلاح و تنظیم کنیم.


نوروفیدبک چگونه مغز را تنظیم می کند؟


نوروفیدبک کارکرد مغز را به صورت امواج مغزی ترجمه کرده و سپس آن امواج را در قالب عناصر بازی کامپیوتری یا فیلم نشان می دهد. یک کودک کم توجه را در نظر بگیرید که در مقابل مانیتوریک کامپیوتر نشسته است و مشغول تماشای یک فیلم یا انجام یک بازی کامپیوتری است. تعدادی الکترود که روی سرقرار دارند و به گوش ها متصل هستند امواج مغزی او را اندازه می گیرند. پس درمانگر امواج مغزی را بررسی می کند برای مثال زیادتر بودن امواج تتا و بتا نسبت به حالت عادی به ترتیب باعث حواس پرتی و اضطراب می گردد. و یا از طرفی ضعف هماهنگی حرکتی نشانه ی کاهش موج SMRاست. در این حالت درمانگر برنامه ی درمانی خاص برای مراجع تعیین می کند تا امواج را به حد طبیعی برساند و مراجع در مانیتور مقابلش امواج را به صورت بازی یا فیلم می بیند، برای مثال در مسابقه ی چند قایق از او خواسته می شود که با قایقش را برنده کند. مثلاً اگر بتواند امواج تتا و بتا را کاهش دهد و SMRرا افزایش دهد قایقی که در صفحه ی مانیتور متعلق به او است برنده می شود. کم کم که کودک به بازی ادامه می دهد مغز او به صورت ناهشیار می اموزد که چگونه این اتفاقات می افتد و این هنگام است که مغز عملکرد جدید را می آموزد. اینگونه است که طی یک دوره ی آموزش مغز یاد می گیرند که خودش را     اصلاح و تنظیم کند.


 

جلسات درمان با نوروفیدبک:

جلسات درمان در محیطی آرام تشکیل می شود. درمانگر و مراجع هر دو کنار هم، روی دو صندلی راحت و پشت میز مد نشینند و در جلوی هر کدام یک مانیتور قرار دارد که تصاویر مختلفی را نشان می دهد. یک الکترود روی پوست سر و دو الگترود روی 2 گوش و با کمک یک چسب مخصوص نصب می گردد تا امواج مغزی را دریافت و به کامپیوتر منتقل کنند. در مانیتور مقابل درمانگر امواج به صورت خام و در حالی که در مانیتور مقابل کودک امواج به صورت بازی یا فیلم هستند.


 

تعداد و مدت زمان جلسات فیدبک:

مدت زمان هر جلسه حدود 45 دقیقه است. که جلسات بین 2 تا 3 روز در هفته و تعداد جلسات 30 جلسه (به طور متوسط در مورد کودکان LD, ADHD) ادامه می یابند و این تعداد جلسات متغیر است و بستگی به حضور منظم و به موقع در جلسات ، نوع مشکلات کودک، همکاری کامل با تیم درمان و انجام تکالیف مختلف در خانه دارد.


 در پکیج نوروفیدبک به طور هدفمند بر روی موارد درج شده در پایین با استفاده از برنامه های کامپیوتری طراحی شده برای این موارد کار می شود.



توجه :


مهارت های توجهی خوب، توانایی شما را برای حذف کردن مواردی که حواس شما را پرت می کند افزایش می دهد و این، کارایی شما را در خانه و محل کار افزایش می دهد.


توجه تقسیم شده :


توجه تقسیم شده فرایندی است که به وسیله ی آن می توانید چند کار را به صورت به زمان انجام دهید برای مثال هنگام جواب دادن به تلفن یک مورد خاص را از داخل پرونده ی مورد نظر پیدا کنید.


تمرکز:


به معنای توانایی حفظ مستمر ذهن روی کار است (فقط کاری) که مشغول انجام آن هستید برای مثال گوش کردن به یک فرد خاص در اتاق شلوغ.


 

عملکرد اجرایی :


مطابق تعریف کارکردهای اجرایی اینگونه توضیح داده می شود. فعالیتهایی که ما درذهنمان انجام می دهیم تا خود کنترلی و رفتار هدفمند داشته و دستاوردهای آتی را به حداکثر برسانیم.


نقص در کارکرد اجرایی مغز، مشکلات زیادی را به وجود می آورد از قبیل مشکلات و نقص در سازماندهی، به یادداشتن تکالیف منزل، آغاز انجام کاری و به پایان رساندن آن، یادآوری قوانین، انجام تکالیف پیچیده ریاضی، یادآوری متن خوانده شده، تکمیل کار زمان بر، وقت شناس بودن، کنترل هیجانات و برنامه ریزی برای آینده.


مدل 12 تایی کارکرد اجرایی مغز :


انعطاف پذیری، توانایی انطباق دادن و تعیین دادن روشها برای رسیدن به هدف.


پشتکار: توانایی مداومت برای تکالیف که نیاز به تلاش مستمر دارند.


فراشناخت: توانایی ملاحظه و مشاهده‌ی خود.


سازماندهی: توانایی به کارگیری یک روش سیستماتیک براین رسیدن به هدف.


برنامه ریزی: توانایی ایجاد و بسط استراتژی ها برای تکمیل یک کار


تنظیم عواطف: توانایی مدیریت احساسات فردی به منظور تصمیم گیری و تکمیل تکلیف


بازداری از پاسخ (واکنش): توانایی متوقف کردن ما به تأثیر انداختن یک عمل به جای نشان دادن یک رفتار تکانش (بدون فکر)


تفکر اجتماعی: توانایی نشان دادن واکنش مناسب به مسائل اجتماعی


توجه مستمر: توانای حفظ و توجه و تمرکز در حضور عوامل مزاحم


شروع به کار: توانایی آغاز کردن یک کار به جای طفره رفتن و به تعویق انداختن آن


مدیریت زمان: توانایی انجام کارها در یک زمان معین و مناسب


حافظه فعال: توانایی به یاد آوردن اطلاعات مرتبط و به کارگیری آنها برای تکلیف و عمل فعلی


پردازش اطلاعات :


پردازش اطلاعات به ظرفیت و قابلیت فرد، در ادراک و یادآوری اطلاعاتی که به مدت کوتاهی نمایش داده شده اند، اطلاق می شود. پردازش اطلاعات سریع تر و دقیق تر این امکان را می دهد که فرد بتواند پاسخ های بهتر و سریع تری داشته و بهتر با محیط اطراف انطباق خاص کند. اغلب ما بر زندگی و کارهای روزانه ی خود به این مهارت ها احتیاج داریم و لازم است بتوانیم اطلاعات مفید را که در منابع نه چندان روشن قرار دارد را ردیابی کرده و استفاده کنیم.


حافظه فعال :


قطعاً بسیاری از فعلایتهای روزانه حول کارکرد حافظه می گردد و مهمترین نوع حافظه، حافظه ی فعال است. همان فرآیندی که برای ذخیره و دستکاری موقت اطلاعات استفاده می کنم، حافظه ی فعال مقدار کوچکی از اطلاعات را درون خود نگه می دارد و در عین حال دروازه بسیاری از کارکرده ای شناختی (ذهنی) ماست. این کارکردها عبارت‌اند از استدلال، حل مسئله، درک مطلب، یادگیری و روشی که ما با آن تکه های کوچکی از اطلاعات را بازیابی کرده و برای کارهای پیچیده مورد استفاده قرار می دهیم. افرادی که حافظه فعال قدرمندی دارند، می تواند همزمان با پردازش های عوامل مزاحم، اطلاعات مورد نیاز را یافته و پردازش کنند، همچنین به نظر می رسد رابطه نزدیکی بین ظرفیت فعال و کنترل اطلاعات دربافتی از محیط و انتخاب آنها برای پردازش یا چشم پوش وجود دارد.


از آنجا که توانایی ما برای استدلال و حل مسئله اغلب به عنوان هوش تعریف می شود، ارتقا کارکرد حافظه فعال به افزایش بهره هوش می انجامد.


ادراک دیداری:


ادراک دیداری به معنی دیدن اشیاء و تفسیر آنچه دیده شده است به طوری که قابل درک باشد. ادراک دیداری تنها به معنای دیدن نیست بلکه تجمه کردن تصاویر بینایی به اطلاعاتی که مغز بتواند به یاد بسپارد،سازماندهی کند ، تشخیص دهد و استفاده کند. برای مثال ادراک بینایی در خواندن کودکان برای به یاد اوردن حروفی که قبلا دیده اند یا تشخیص حروف واشکالی که شبیه به هم هستند یا تفاوت جزئی دارند موثر است.


هماهنگی چشم و دست :


هماهنگی چشم و دست مهارتی است که به کنترل هماهنگ حرکت چشم و دست و نیز پردازش اطلاعات دیداری به منظور هدایت دست برای دست یابی و گرفتن اشیاء اطلاق می شود. در واقع هدف این مهارت ، هماهنگی حرکت چشم و دست برای انجام یک کارخاص است.برای مثال این مهارت در کودکان به خصوص هنگام نوشتن از روی کتاب یا تخته خیلی کمک می کند.


مدت زمان جلسات فیدبک

درمان با نوروفیدبک

نوروفیدبک چیست



  • فرزندان برتر
  • ۰
  • ۰

نوروفیدبک

آموزش نوروفیدبک به عنوان یادگیری برای کنترل حوادث مغز توسط بازخورد حسی (آگاهانه)، وابسته به رویداد تعریف شده است. برای مثال، با نگه داشتن یک دماسنج می توانید گرمای بیشتری را بیاموزید، که به نظر می رسد به مردم کمک کند و فشار خون را پایین بیاورد. مطالعات نوروفیدبک حیوانات طی چندین دهه نشان داده شده است. در یک مغز با میلیاردها عصب، بازخورد حسی ساده می تواند آموزش کنترل داوطلبانه در مورد شلیک غیر طبیعی غیر عادی را اجازه دهد.نوروفیدبک EEG نتایج قابل توجهی را نشان می دهد، اما مطالعات طولانی مدت اغلب فاقد آن هستند. از آنجایی که نوروفیدبک ممکن است در مواردی که دیگر درمان های پزشکی شکست خورده کار کند، آزمایشات طولانی مدت به نظر بسیار حیاتی هستند.

آموزش Neurofeedback اجازه می دهد تا شرکت کنندگان خود تنظیم خود پاسخ مغز خود را. شرکت کنندگان با بازخورد مبتنی بر fMRI- یا EEG حاصل از انتخاب فرآیندهای مغز مرتبط انتخاب شده اند. بنابراین، افراد دریافت بازخورد فوری در مورد فرآیندهای مغزی پاتولوژیک دریافت می کنند، فرض می شود که در شکل دادن به فعالیت خود مغز خود در جهت مورد نظر، و در نتیجه بهبود علائم.

آموزش Neurofeedback می تواند به عنوان یک مداخله مستقل برای تغییر الگوهای غیر فعال عملکرد مغز بدون آموزش صریح و یا به عنوان ابزار برای افزایش یادگیری استراتژی های شناختی و رفتاری استفاده می شود. مزیت قابل توجهی از آموزش نوروفیدبک این است که توانایی آن برای هر یک از شرکت کنندگان سفارشی است به عنوان بازخورد وابسته به فعالیت عصبی خود شرکت کننده است. در حالی که شواهد محدودی در مورد اثربخشی آموزش نوروفیدبک EEG در اعتیاد وجود دارد (سوخادزه و همکاران، 2008)، اثربخشی بالینی fMRI نوروفیدبک انتظار می رود که تجربی بررسی شود.


نوروفیدبک وسیله ای است که کار تنظیم و رفع اشکالات مغز را انجام می دهد، همانطور که می دانید مغز از سلولهای عصبی تشکیل شده است که شبکه های عصبی را در مغز می ساند.

کاربردهای نوروفیدبک :

  • تنظیم توجه، افزایش تمرکز، متعادل کردن گوش به زنگی / برانگیختی
  • مدیریت استرس و کاهش تنش
  • بهبود تصمیم گیری و کاهش خطا
  • کاهش اضطراب
  • یادگیری سریع و افزایش توانایی یادگیری                   
  • بهبود حافظه
  • تقویت مهارت های ارتباطی
  • آمادگی بیشتر برای پذیرش تغییر
  • افزایش آگاهی
  • افزایش خلاقیت
  • افزایش انگیزه
  • توانایی حل مشکل    problem solving
  • کاهش کج خلقی
  • توانایی تغییر اسان توجه از کاری به کار دیگر
  • بهبود مدیریت درون و واکنشهای هیجانی
  • افزایش تحمل کاری
  • افزایش سرعت عمل کاری



نوروفیدبک چیست؟

        نوروفیدبک وسیله ای است که کار تنظیم و رفع اشکالات مغز را انجام می دهد، همانطور که می دانید مغز از سلولهای عصبی تشکیل شده است که شبکه های عصبی را در مغز می ساند. قسمت های مختلف مغز (مجموعه ای از شبکه های عصبی) کارکردهای مختلفی دارند و فعالیت این شبکه ها سبب تولید امواج مغزی گوناگون در شرایط و موقعیتهای مختلف می گردد، اگر هر یک از این شبکه ها کارخود را درست انجام دهند و باهم هماهنگی داشته باشند، مغز بدون نقص کار خود را انجام می دهد، اما گاهی مسائل مختلف (مانند استرس یا گامی ژنتیک روی این شبکه ما تأثیر می گذارند و در کار آن اختلال ایجاد می کند. مشکلات توجه و تمرکز، ضعف حافظه، مشکلات یادگیری و حتی رفتاری نیز از جمله نتایج اشکال در کار مغز هستند. نوروفیدبک ما را از کارکرد مغزمان آگاه کرده و سپس کمک می‌کند تا آن را اصلاح و تنظیم کنیم.


نوروفیدبک چگونه مغز را تنظیم می کند؟


نوروفیدبک کارکرد مغز را به صورت امواج مغزی ترجمه کرده و سپس آن امواج را در قالب عناصر بازی کامپیوتری یا فیلم نشان می دهد. یک کودک کم توجه را در نظر بگیرید که در مقابل مانیتوریک کامپیوتر نشسته است و مشغول تماشای یک فیلم یا انجام یک بازی کامپیوتری است. تعدادی الکترود که روی سرقرار دارند و به گوش ها متصل هستند امواج مغزی او را اندازه می گیرند. پس درمانگر امواج مغزی را بررسی می کند برای مثال زیادتر بودن امواج تتا و بتا نسبت به حالت عادی به ترتیب باعث حواس پرتی و اضطراب می گردد. و یا از طرفی ضعف هماهنگی حرکتی نشانه ی کاهش موج SMRاست. در این حالت درمانگر برنامه ی درمانی خاص برای مراجع تعیین می کند تا امواج را به حد طبیعی برساند و مراجع در مانیتور مقابلش امواج را به صورت بازی یا فیلم می بیند، برای مثال در مسابقه ی چند قایق از او خواسته می شود که با قایقش را برنده کند. مثلاً اگر بتواند امواج تتا و بتا را کاهش دهد و SMRرا افزایش دهد قایقی که در صفحه ی مانیتور متعلق به او است برنده می شود. کم کم که کودک به بازی ادامه می دهد مغز او به صورت ناهشیار می اموزد که چگونه این اتفاقات می افتد و این هنگام است که مغز عملکرد جدید را می آموزد. اینگونه است که طی یک دوره ی آموزش مغز یاد می گیرند که خودش را     اصلاح و تنظیم کند.


 

جلسات درمان با نوروفیدبک:

جلسات درمان در محیطی آرام تشکیل می شود. درمانگر و مراجع هر دو کنار هم، روی دو صندلی راحت و پشت میز مد نشینند و در جلوی هر کدام یک مانیتور قرار دارد که تصاویر مختلفی را نشان می دهد. یک الکترود روی پوست سر و دو الگترود روی 2 گوش و با کمک یک چسب مخصوص نصب می گردد تا امواج مغزی را دریافت و به کامپیوتر منتقل کنند. در مانیتور مقابل درمانگر امواج به صورت خام و در حالی که در مانیتور مقابل کودک امواج به صورت بازی یا فیلم هستند.


 

تعداد و مدت زمان جلسات فیدبک:

مدت زمان هر جلسه حدود 45 دقیقه است. که جلسات بین 2 تا 3 روز در هفته و تعداد جلسات 30 جلسه (به طور متوسط در مورد کودکان LD, ADHD) ادامه می یابند و این تعداد جلسات متغیر است و بستگی به حضور منظم و به موقع در جلسات ، نوع مشکلات کودک، همکاری کامل با تیم درمان و انجام تکالیف مختلف در خانه دارد.


 در پکیج نوروفیدبک به طور هدفمند بر روی موارد درج شده در پایین با استفاده از برنامه های کامپیوتری طراحی شده برای این موارد کار می شود.



توجه :


مهارت های توجهی خوب، توانایی شما را برای حذف کردن مواردی که حواس شما را پرت می کند افزایش می دهد و این، کارایی شما را در خانه و محل کار افزایش می دهد.


توجه تقسیم شده :


توجه تقسیم شده فرایندی است که به وسیله ی آن می توانید چند کار را به صورت به زمان انجام دهید برای مثال هنگام جواب دادن به تلفن یک مورد خاص را از داخل پرونده ی مورد نظر پیدا کنید.


تمرکز:


به معنای توانایی حفظ مستمر ذهن روی کار است (فقط کاری) که مشغول انجام آن هستید برای مثال گوش کردن به یک فرد خاص در اتاق شلوغ.


 

عملکرد اجرایی :


مطابق تعریف کارکردهای اجرایی اینگونه توضیح داده می شود. فعالیتهایی که ما درذهنمان انجام می دهیم تا خود کنترلی و رفتار هدفمند داشته و دستاوردهای آتی را به حداکثر برسانیم.


نقص در کارکرد اجرایی مغز، مشکلات زیادی را به وجود می آورد از قبیل مشکلات و نقص در سازماندهی، به یادداشتن تکالیف منزل، آغاز انجام کاری و به پایان رساندن آن، یادآوری قوانین، انجام تکالیف پیچیده ریاضی، یادآوری متن خوانده شده، تکمیل کار زمان بر، وقت شناس بودن، کنترل هیجانات و برنامه ریزی برای آینده.


مدل 12 تایی کارکرد اجرایی مغز :


انعطاف پذیری، توانایی انطباق دادن و تعیین دادن روشها برای رسیدن به هدف.


پشتکار: توانایی مداومت برای تکالیف که نیاز به تلاش مستمر دارند.


فراشناخت: توانایی ملاحظه و مشاهده‌ی خود.


سازماندهی: توانایی به کارگیری یک روش سیستماتیک براین رسیدن به هدف.


برنامه ریزی: توانایی ایجاد و بسط استراتژی ها برای تکمیل یک کار


تنظیم عواطف: توانایی مدیریت احساسات فردی به منظور تصمیم گیری و تکمیل تکلیف


بازداری از پاسخ (واکنش): توانایی متوقف کردن ما به تأثیر انداختن یک عمل به جای نشان دادن یک رفتار تکانش (بدون فکر)


تفکر اجتماعی: توانایی نشان دادن واکنش مناسب به مسائل اجتماعی


توجه مستمر: توانای حفظ و توجه و تمرکز در حضور عوامل مزاحم


شروع به کار: توانایی آغاز کردن یک کار به جای طفره رفتن و به تعویق انداختن آن


مدیریت زمان: توانایی انجام کارها در یک زمان معین و مناسب


حافظه فعال: توانایی به یاد آوردن اطلاعات مرتبط و به کارگیری آنها برای تکلیف و عمل فعلی


پردازش اطلاعات :


پردازش اطلاعات به ظرفیت و قابلیت فرد، در ادراک و یادآوری اطلاعاتی که به مدت کوتاهی نمایش داده شده اند، اطلاق می شود. پردازش اطلاعات سریع تر و دقیق تر این امکان را می دهد که فرد بتواند پاسخ های بهتر و سریع تری داشته و بهتر با محیط اطراف انطباق خاص کند. اغلب ما بر زندگی و کارهای روزانه ی خود به این مهارت ها احتیاج داریم و لازم است بتوانیم اطلاعات مفید را که در منابع نه چندان روشن قرار دارد را ردیابی کرده و استفاده کنیم.


حافظه فعال :


قطعاً بسیاری از فعلایتهای روزانه حول کارکرد حافظه می گردد و مهمترین نوع حافظه، حافظه ی فعال است. همان فرآیندی که برای ذخیره و دستکاری موقت اطلاعات استفاده می کنم، حافظه ی فعال مقدار کوچکی از اطلاعات را درون خود نگه می دارد و در عین حال دروازه بسیاری از کارکرده ای شناختی (ذهنی) ماست. این کارکردها عبارت‌اند از استدلال، حل مسئله، درک مطلب، یادگیری و روشی که ما با آن تکه های کوچکی از اطلاعات را بازیابی کرده و برای کارهای پیچیده مورد استفاده قرار می دهیم. افرادی که حافظه فعال قدرمندی دارند، می تواند همزمان با پردازش های عوامل مزاحم، اطلاعات مورد نیاز را یافته و پردازش کنند، همچنین به نظر می رسد رابطه نزدیکی بین ظرفیت فعال و کنترل اطلاعات دربافتی از محیط و انتخاب آنها برای پردازش یا چشم پوش وجود دارد.


از آنجا که توانایی ما برای استدلال و حل مسئله اغلب به عنوان هوش تعریف می شود، ارتقا کارکرد حافظه فعال به افزایش بهره هوش می انجامد.


ادراک دیداری:


ادراک دیداری به معنی دیدن اشیاء و تفسیر آنچه دیده شده است به طوری که قابل درک باشد. ادراک دیداری تنها به معنای دیدن نیست بلکه تجمه کردن تصاویر بینایی به اطلاعاتی که مغز بتواند به یاد بسپارد،سازماندهی کند ، تشخیص دهد و استفاده کند. برای مثال ادراک بینایی در خواندن کودکان برای به یاد اوردن حروفی که قبلا دیده اند یا تشخیص حروف واشکالی که شبیه به هم هستند یا تفاوت جزئی دارند موثر است.


هماهنگی چشم و دست :


هماهنگی چشم و دست مهارتی است که به کنترل هماهنگ حرکت چشم و دست و نیز پردازش اطلاعات دیداری به منظور هدایت دست برای دست یابی و گرفتن اشیاء اطلاق می شود. در واقع هدف این مهارت ، هماهنگی حرکت چشم و دست برای انجام یک کارخاص است.برای مثال این مهارت در کودکان به خصوص هنگام نوشتن از روی کتاب یا تخته خیلی کمک می کند.


 نوروفیدبک چیست

جلسات درمان با نوروفیدبک


مدت زمان جلسات فیدبک



 


  • فرزندان برتر
  • ۰
  • ۰

نوروفیدبک چیست

نوروفیدبک (NF) تکنیک خود تنظیم است که در آن پارامترهای فعلی EEG ثبت شده از سر موضوع به یک موضوع از طریق بصری، شنوایی یا روش تطبیقی، در حالی که موضوع فرضیه داوطلبانه یا غیرمستقیم این پارامترها را تغییر داده است تا به حالت کارآمدتر عملکرد مغز برسد. با توجه به دو نوع پدیده مغناطیسی مغزی، بیوفیدبک EEG معمولی (از جمله LORETA NF) و فرکانس infralow frequency (ILF) نوروفیدبک وجود دارد. HF معمولی از ویژگی های طیفی EEG در باند فرکانسی 0.5-50 Hz استفاده می کند،در حالی که ILF نوروفیدبک از دامنه خود یا فاز نوسانات ولتاژ کمتر از 0.1 هرتز استفاده می کند. پروتکل های NF معمولی را می توان به پروتکل های فعال سازی و آرام سازی تقسیم کرد. ILF NF در فرم های گسسته و مداوم انجام می شود. در مقایسه با پروتکل گسسته "یک اندازه به تمام"، پروتکل ILF پیوسته برای علائم مختلف متفاوت است.نوروفیدبک در ابتدا توسط تئوری تهویه عامل هدایت شد اما به تازگی یک اصل بولدوزر با هدف عادی سازی الگوی EEG غیرطبیعی پاتولوژیک پیشنهاد شده است. اصل ثابت نشده است و باید با احتیاط مورد استفاده قرار گیرد. NF نباید بدون مراحل تشخیصی QEEG و ERP استفاده شود.

کاربردهای نوروفیدبک :

  • تنظیم توجه، افزایش تمرکز، متعادل کردن گوش به زنگی / برانگیختی
  • مدیریت استرس و کاهش تنش
  • بهبود تصمیم گیری و کاهش خطا
  • کاهش اضطراب
  • یادگیری سریع و افزایش توانایی یادگیری                   
  • بهبود حافظه
  • تقویت مهارت های ارتباطی
  • آمادگی بیشتر برای پذیرش تغییر
  • افزایش آگاهی
  • افزایش خلاقیت
  • افزایش انگیزه
  • توانایی حل مشکل    problem solving
  • کاهش کج خلقی
  • توانایی تغییر اسان توجه از کاری به کار دیگر
  • بهبود مدیریت درون و واکنشهای هیجانی
  • افزایش تحمل کاری
  • افزایش سرعت عمل کاری


نوروفیدبک چیست؟

        نوروفیدبک وسیله ای است که کار تنظیم و رفع اشکالات مغز را انجام می دهد، همانطور که می دانید مغز از سلولهای عصبی تشکیل شده است که شبکه های عصبی را در مغز می ساند. قسمت های مختلف مغز (مجموعه ای از شبکه های عصبی) کارکردهای مختلفی دارند و فعالیت این شبکه ها سبب تولید امواج مغزی گوناگون در شرایط و موقعیتهای مختلف می گردد، اگر هر یک از این شبکه ها کارخود را درست انجام دهند و باهم هماهنگی داشته باشند، مغز بدون نقص کار خود را انجام می دهد، اما گاهی مسائل مختلف (مانند استرس یا گامی ژنتیک روی این شبکه ما تأثیر می گذارند و در کار آن اختلال ایجاد می کند. مشکلات توجه و تمرکز، ضعف حافظه، مشکلات یادگیری و حتی رفتاری نیز از جمله نتایج اشکال در کار مغز هستند. نوروفیدبک ما را از کارکرد مغزمان آگاه کرده و سپس کمک می‌کند تا آن را اصلاح و تنظیم کنیم.


نوروفیدبک چگونه مغز را تنظیم می کند؟


نوروفیدبک کارکرد مغز را به صورت امواج مغزی ترجمه کرده و سپس آن امواج را در قالب عناصر بازی کامپیوتری یا فیلم نشان می دهد. یک کودک کم توجه را در نظر بگیرید که در مقابل مانیتوریک کامپیوتر نشسته است و مشغول تماشای یک فیلم یا انجام یک بازی کامپیوتری است. تعدادی الکترود که روی سرقرار دارند و به گوش ها متصل هستند امواج مغزی او را اندازه می گیرند. پس درمانگر امواج مغزی را بررسی می کند برای مثال زیادتر بودن امواج تتا و بتا نسبت به حالت عادی به ترتیب باعث حواس پرتی و اضطراب می گردد. و یا از طرفی ضعف هماهنگی حرکتی نشانه ی کاهش موج SMRاست. در این حالت درمانگر برنامه ی درمانی خاص برای مراجع تعیین می کند تا امواج را به حد طبیعی برساند و مراجع در مانیتور مقابلش امواج را به صورت بازی یا فیلم می بیند، برای مثال در مسابقه ی چند قایق از او خواسته می شود که با قایقش را برنده کند. مثلاً اگر بتواند امواج تتا و بتا را کاهش دهد و SMRرا افزایش دهد قایقی که در صفحه ی مانیتور متعلق به او است برنده می شود. کم کم که کودک به بازی ادامه می دهد مغز او به صورت ناهشیار می اموزد که چگونه این اتفاقات می افتد و این هنگام است که مغز عملکرد جدید را می آموزد. اینگونه است که طی یک دوره ی آموزش مغز یاد می گیرند که خودش را     اصلاح و تنظیم کند.


 

جلسات درمان با نوروفیدبک:

جلسات درمان در محیطی آرام تشکیل می شود. درمانگر و مراجع هر دو کنار هم، روی دو صندلی راحت و پشت میز مد نشینند و در جلوی هر کدام یک مانیتور قرار دارد که تصاویر مختلفی را نشان می دهد. یک الکترود روی پوست سر و دو الگترود روی 2 گوش و با کمک یک چسب مخصوص نصب می گردد تا امواج مغزی را دریافت و به کامپیوتر منتقل کنند. در مانیتور مقابل درمانگر امواج به صورت خام و در حالی که در مانیتور مقابل کودک امواج به صورت بازی یا فیلم هستند.


 

تعداد و مدت زمان جلسات فیدبک:

مدت زمان هر جلسه حدود 45 دقیقه است. که جلسات بین 2 تا 3 روز در هفته و تعداد جلسات 30 جلسه (به طور متوسط در مورد کودکان LD, ADHD) ادامه می یابند و این تعداد جلسات متغیر است و بستگی به حضور منظم و به موقع در جلسات ، نوع مشکلات کودک، همکاری کامل با تیم درمان و انجام تکالیف مختلف در خانه دارد.


 در پکیج نوروفیدبک به طور هدفمند بر روی موارد درج شده در پایین با استفاده از برنامه های کامپیوتری طراحی شده برای این موارد کار می شود.



توجه :


مهارت های توجهی خوب، توانایی شما را برای حذف کردن مواردی که حواس شما را پرت می کند افزایش می دهد و این، کارایی شما را در خانه و محل کار افزایش می دهد.


توجه تقسیم شده :


توجه تقسیم شده فرایندی است که به وسیله ی آن می توانید چند کار را به صورت به زمان انجام دهید برای مثال هنگام جواب دادن به تلفن یک مورد خاص را از داخل پرونده ی مورد نظر پیدا کنید.


تمرکز:


به معنای توانایی حفظ مستمر ذهن روی کار است (فقط کاری) که مشغول انجام آن هستید برای مثال گوش کردن به یک فرد خاص در اتاق شلوغ.


 

عملکرد اجرایی :


مطابق تعریف کارکردهای اجرایی اینگونه توضیح داده می شود. فعالیتهایی که ما درذهنمان انجام می دهیم تا خود کنترلی و رفتار هدفمند داشته و دستاوردهای آتی را به حداکثر برسانیم.


نقص در کارکرد اجرایی مغز، مشکلات زیادی را به وجود می آورد از قبیل مشکلات و نقص در سازماندهی، به یادداشتن تکالیف منزل، آغاز انجام کاری و به پایان رساندن آن، یادآوری قوانین، انجام تکالیف پیچیده ریاضی، یادآوری متن خوانده شده، تکمیل کار زمان بر، وقت شناس بودن، کنترل هیجانات و برنامه ریزی برای آینده.


مدل 12 تایی کارکرد اجرایی مغز :


انعطاف پذیری، توانایی انطباق دادن و تعیین دادن روشها برای رسیدن به هدف.


پشتکار: توانایی مداومت برای تکالیف که نیاز به تلاش مستمر دارند.


فراشناخت: توانایی ملاحظه و مشاهده‌ی خود.


سازماندهی: توانایی به کارگیری یک روش سیستماتیک براین رسیدن به هدف.


برنامه ریزی: توانایی ایجاد و بسط استراتژی ها برای تکمیل یک کار


تنظیم عواطف: توانایی مدیریت احساسات فردی به منظور تصمیم گیری و تکمیل تکلیف


بازداری از پاسخ (واکنش): توانایی متوقف کردن ما به تأثیر انداختن یک عمل به جای نشان دادن یک رفتار تکانش (بدون فکر)


تفکر اجتماعی: توانایی نشان دادن واکنش مناسب به مسائل اجتماعی


توجه مستمر: توانای حفظ و توجه و تمرکز در حضور عوامل مزاحم


شروع به کار: توانایی آغاز کردن یک کار به جای طفره رفتن و به تعویق انداختن آن


مدیریت زمان: توانایی انجام کارها در یک زمان معین و مناسب


حافظه فعال: توانایی به یاد آوردن اطلاعات مرتبط و به کارگیری آنها برای تکلیف و عمل فعلی


پردازش اطلاعات :


پردازش اطلاعات به ظرفیت و قابلیت فرد، در ادراک و یادآوری اطلاعاتی که به مدت کوتاهی نمایش داده شده اند، اطلاق می شود. پردازش اطلاعات سریع تر و دقیق تر این امکان را می دهد که فرد بتواند پاسخ های بهتر و سریع تری داشته و بهتر با محیط اطراف انطباق خاص کند. اغلب ما بر زندگی و کارهای روزانه ی خود به این مهارت ها احتیاج داریم و لازم است بتوانیم اطلاعات مفید را که در منابع نه چندان روشن قرار دارد را ردیابی کرده و استفاده کنیم.


حافظه فعال :


قطعاً بسیاری از فعلایتهای روزانه حول کارکرد حافظه می گردد و مهمترین نوع حافظه، حافظه ی فعال است. همان فرآیندی که برای ذخیره و دستکاری موقت اطلاعات استفاده می کنم، حافظه ی فعال مقدار کوچکی از اطلاعات را درون خود نگه می دارد و در عین حال دروازه بسیاری از کارکرده ای شناختی (ذهنی) ماست. این کارکردها عبارت‌اند از استدلال، حل مسئله، درک مطلب، یادگیری و روشی که ما با آن تکه های کوچکی از اطلاعات را بازیابی کرده و برای کارهای پیچیده مورد استفاده قرار می دهیم. افرادی که حافظه فعال قدرمندی دارند، می تواند همزمان با پردازش های عوامل مزاحم، اطلاعات مورد نیاز را یافته و پردازش کنند، همچنین به نظر می رسد رابطه نزدیکی بین ظرفیت فعال و کنترل اطلاعات دربافتی از محیط و انتخاب آنها برای پردازش یا چشم پوش وجود دارد.


از آنجا که توانایی ما برای استدلال و حل مسئله اغلب به عنوان هوش تعریف می شود، ارتقا کارکرد حافظه فعال به افزایش بهره هوش می انجامد.


ادراک دیداری:


ادراک دیداری به معنی دیدن اشیاء و تفسیر آنچه دیده شده است به طوری که قابل درک باشد. ادراک دیداری تنها به معنای دیدن نیست بلکه تجمه کردن تصاویر بینایی به اطلاعاتی که مغز بتواند به یاد بسپارد،سازماندهی کند ، تشخیص دهد و استفاده کند. برای مثال ادراک بینایی در خواندن کودکان برای به یاد اوردن حروفی که قبلا دیده اند یا تشخیص حروف واشکالی که شبیه به هم هستند یا تفاوت جزئی دارند موثر است.


هماهنگی چشم و دست :


هماهنگی چشم و دست مهارتی است که به کنترل هماهنگ حرکت چشم و دست و نیز پردازش اطلاعات دیداری به منظور هدایت دست برای دست یابی و گرفتن اشیاء اطلاق می شود. در واقع هدف این مهارت ، هماهنگی حرکت چشم و دست برای انجام یک کارخاص است.برای مثال این مهارت در کودکان به خصوص هنگام نوشتن از روی کتاب یا تخته خیلی کمک می کند.


نوروفیدبک چیست

نوروفیدبک

درمان با نوروفیدبک


  • فرزندان برتر
  • ۰
  • ۰

چگونه مورنو شپل از زبان گفتاری استفاده می کند

آسیب شناسی؟

راهکارهای حمایت از کودکان مورنو شپل خانواده محور و بین رشته ای است. این بدان معنی است که ما همیشه با سوالات شروع می کنیم: «چه چیزی برای این کودک کار خواهد کرد؟» و «برای خانواده مناسب است؟» اگر درمان درمانی گفتار مفید باشد، درمانگر پیشنهاد یک طرح درمان می کند.

با این حال، ما صرفا در مورد درمان زبان گفتاری فکر نمی کنیم. ما در مورد ترکیبی از درمان هایی که به کودک کمک می کنند فکر می کنیم. در مدل مورنو شپل، پزشکان فقط زیر یک سقف نیستند؛ آنها با هم برنامه ریزی می کنند، با یکدیگر تمرین می کنند و در پرونده مشتری کار می کنند. این یک رویکرد یکپارچه برای کمک به خانواده است.SLPs با دیگر رشته هایی مانند کار درمانی، رفتار درمانی و روانشناسی کار می کنند. به عنوان مثال، تکنیک تنظیم حسی از کار شغلی می تواند در ایجاد یک کودک پر محرمانه در تمرکز و تنظیم کردن در جلسه درمان در زبان گفتاری بسیار مفید باشد.

چگونه درمانگران آموزش دیده و تایید می شوند؟

پاتولوژیست های زبان گفتاری در کانادا دارای مدرک کارشناسی ارشد یا معادل آن در آسیب شناسی گفتار زبان هستند و طبق استانداردهای صدور گواهینامه هر کدام از استان های کالج یا سفارشات مجوز دارند. بسیاری از آسیب شناسان زبان گفتاری که با Morneau Shepell کار می کنند گواهینامه های بیشتری را با سازمان هایی مانند Speech-Language و Audiology Canada (SAC) یا انجمن گفتار زبان و شنوایی آمریکایی (ASHA) اداره می کنند.دستیار اختلالات ارتباطی (CDA)، پرسنل پشتیبانی تحت نظارت متخصصان زبان و متخصصان شنوایی زبان است. اختلالات ارتباطی Assistants دارای گواهی فارغ التحصیل در ترکیب با دوره های مختلف در رشته های مختلف و یا دیپلم در زمینه هایی مانند زبان شناسی، آموزش در دوران کودکی، کار اجتماعی و کمک های آموزشی. بسیاری از اختلالات ارتباطی، دستیارانی که با Morneau Shepell کار می کنند، عضو انجمن دست اندرکاران ارتباطات کانادا (CDAAC) هستند.


گفتار درمانی چیست ؟

عمده ترین اختلالات گفتاری، عقب ماندگی ذهنی است که خود می تواند پایه گذار بسیاری از اختلالات دیگر باشد. در بحث مشکل جسمی باید به نقیصه های کم شنوایی و ناشنوایی، کم بینایی یا نابینایی اشاره کرد. در سیستم شنیداری، بیان گفتار از طریق شنیدن حاصل می شود که چنان چه اختلالی در این قسمت به وجود آید، تأخیر در رشد زبان و گفتار، قابل مشاهده است.

کودکانی که از سلامت فیزیکی و عاطفی برخوردارند، در تکلم، استقلال یافته تر از کودکانی اند که در خانواده های پر تنش زندگی می کنند. در این خانواده ها رشد حسی و حرکتی، با محدودیت پیش می رود زیرا زبان، نیاز به یک هماهنگی عصبی دارد و تأخیر در مهارت های حسی و حرکتی، رشد گفتار را کُند و با مشکل روبه رو می سازد. در عملکرد گفتار، نقش هوش طبیعی را نباید نادیده گرفت؛ هوش می تواند شناخت نمادها را به همراه داشته باشد تا فرد، از دیگر عملکردهای شناختی هم چون توجه کردن، شناسایی و ایجاد ارتباط و ذخیره ی آن در حافظه بهره گیرد.ارزیابی و مطالعه دقیق اختلالات گفتار و زبان یا اختلالات ارتباطی و همچنین نوتوانی و بازتوانی، اختیارات متخصصین گفتار درمانگر است.مادر،الگویی مناسب و مثبت در راستای رشد گفتار کودک است که این ارتباط عاطفی نباید خدشه دار شود و خلل و انحرافی در آن شکل گیرد. باید توجه داشت که رشد زبان از لحاظ جنسیتی در دختران، زودتر و بیش تر از پسران آغاز می شود؛ به خصوص در خانواده های تک فرزندی که توجه زیادی به آموزش زبان فرزند می شود.

کودکان علاقه ی زیاد به عضو شدن در گروه همسالان خود دارند و تلاش زیادی در این جهت، انجام می دهند تا بر رشد و پیشرفت گفتار خود بیفزایند؛ در واقع انگیزه صحبت کردن در گروه های هم سن، افزایش می یابد و به طور دسته جمعی به تماشای تلویزیون و یا نقاشی و نوشتن می پردازند.

مشکلات گفتاری را می توان در مرز بین 12 تا 24 ماهگی مشاهده کرد. در این سن، کودک به جای گفتار باید بتواند از علم اشاره به خوبی بهره ببرد مانند (بای بای یا بَه بَه) و در تقلید صداها مشکلی نداشته باشد مانند تقلید صدای یک حیوان، جیغ زدن و...


زمانی که سن کودک از 2 سالگی فراتر رفت، باید بتواند صداها و لغاتی را بیان کند و فقط مختص یک صدا یا لغت – آن هم تکراری – نباشد. در صحبت کردن، خانواده ها باید به تُن صدا و گرفتگی آن توجه داشته باشند. کودکانی که در این سن، در انجام کارهای ساده، با مشکل مواجه می شوند، جملات را به طور کامل بیان نمی کنند و فقط از کلمات محدود استفاده می نمایند و به طور کلی در فهمیدن و درک مطالب مشکل دارند،در معرض خطر قرار دارند و به منظور پیش گیری از مشکلات گفتاری باید توجه بیش تری به آنان نمود.در چنین شرایطی است که اگر والدین متوجه مشکلات خاصی در روند گفتاری فرزند خود بشوند حتما باید از کمک تخصصی یک گفتار درمانگر بهره برده و مشاوره لازم را داشته باشند.

چه زمانی به گفتار درمان نیاز داریم؟

۱- تاخیر در شروع گفتار در کودکان ۲- اشکال در تلفظ اصوات گفتاری ۳-عدم برقراری ارتباط کلامی یا غیر کلامی از سوی کودک ۴-کم شنوایی یا ناشنوایی ۵-اشکال در درک کلام ۶-اختلال در بلع ۷-در صورت تشخیص بروز هر یک از اختلالات فلج مغزی، اوتیسم، اختلال یادگیری ،گفتار درمانی در آغاز به شناسایی ماهیت گفتار و زبان و رشد طبیعی آن و سپس به بررسی اختلالات مربوط پرداخته و در جهت رفع آنها می کوشد. در یک عبارت کوتاه می توان گفت هرگاه نحوه صحبت کردن گوینده بیش از محتوای سخن او، توجه شنونده را به خود جلب کند، وی مشکوک به اختلال گفتاری است. هرگونه اشکالی در نحوه گفتار و یا ناتوانی در درک گفته های دیگران می تواند موجب اختلال در روابط اجتماعی شخص مبتلا گردد.

این مسئله به نوبه خود موجب صدمات روحی و عاطفی و متزلزل شدن بهداشت روانی فرد و خانواده می شود. این نارسائیها مانند بسیاری از بیماریها، مزمن تر گردد، عواقب ناگوار بیشتری خواهد داشت. بنابراین ارائه هر چه سریعتر و بهتر خدمات گفتار درمانی برای اشخاص مبتلا ضروری است. در این همکاری سایر متخصصین که بیماران مبتلا به اختلالات گفتار و زبان به آنها مراجعه می کنند، برای تشخیص به موقع و ارجاع مناسب، حیاتی و ارزشمند است.

ارزیابی و مطالعه دقیق اختلالات گفتار و زبان یا اختلالات ارتباطی و همچنین نوتوانی و بازتوانی، اختیارات متخصصین گفتار درمانگر است.روند ارزیابی و تشخیص اختلالات گفتار و زبان در گفتاردرمانی مانند سایر بیماریها شامل معاینات و بررسیهای ویژه می باشد.در مرحله بعدی و پس از تشخیص ویژگیهای اختلال، درمان بیمار آغاز می شود. درمان اختلالات ارتباطی متکی به دارو درمانی و نظایر آن نبوده، بیشتر جنبه آموزشی دارد و با تکیه بر توانمندیهای بیمار، وی را به سمت غلبه بر ناتوانیهایش هدایت می کند. قابل به ذکر است که هر چه افراد مبتلا به اختلالات گفتاری سریعتر به گفتار درمانی مراجعه کنند، پیشرفتهای بهتری را نشان داده و راحتتر درمان میشوند.


گفتار درمانی چیست 

گفتار درمانی 

اختلالات گفتاری

  • فرزندان برتر
  • ۰
  • ۰

چه کسی می تواند از آسیب شناسی گفتار زبان بهره مند شود؟

درمان زبان گفتاری به کودکان کمک می کند مهارت های ارتباطی خود را ارتقا دهند؛ این یک رویکرد تیمی است درمانگر آنها را گام به گام به سوی هدف خود می برد، از جمله کمک به آنها برای استفاده از گفتار اولیه، بهبود گفتار خود، درک بهتر یا بهبود مهارت های مکالمه خود.

در راه حل های حمایت از کودکان مورنو شپل، SLPs اغلب کودکان را با:


  • آپراکسی کودکی گفتار
  • اختلال طیف اوتیسم
  • سندرم داون
  • اختلال شنوایی
  • اختلال پردازش شنوایی
  • مشکلات با تلفظ
  • خواندن یا نوشتن مشکلات
  • مشکلات زبان پذیرش و بیانگر
  • لکنت زبان
  • اختلالات صوتی
  • آسیب مغزی به دست آورد
والدین چه نقشی دارند؟
والدین نقش مهمی در کمک به کودک در بهبود مهارت های ارتباطی خود بازی می کنند و قطعا یک رویکرد تیمی است. والدین اغلب در جلسات گفتار درمانی شرکت می کنند و سپس می توانند از همان روش ها در خانه استفاده کنند.

درمانگر اغلب والدین یک یا دو فعالیت را برای انجام کار به وی می دهد؛ فعالیت ها ممکن است روزانه 10 تا 15 دقیقه طول بکشد. همانطور که والدین تکنیک های گفتار را یاد می گیرند، هرگاه فرصتی ایجاد شود، می توانند آنها را در زندگی روزمره خود اعمال کنند.

گفتار درمانی چیست ؟
عمده ترین اختلالات گفتاری، عقب ماندگی ذهنی است که خود می تواند پایه گذار بسیاری از اختلالات دیگر باشد. در بحث مشکل جسمی باید به نقیصه های کم شنوایی و ناشنوایی، کم بینایی یا نابینایی اشاره کرد. در سیستم شنیداری، بیان گفتار از طریق شنیدن حاصل می شود که چنان چه اختلالی در این قسمت به وجود آید، تأخیر در رشد زبان و گفتار، قابل مشاهده است.
کودکانی که از سلامت فیزیکی و عاطفی برخوردارند، در تکلم، استقلال یافته تر از کودکانی اند که در خانواده های پر تنش زندگی می کنند. در این خانواده ها رشد حسی و حرکتی، با محدودیت پیش می رود زیرا زبان، نیاز به یک هماهنگی عصبی دارد و تأخیر در مهارت های حسی و حرکتی، رشد گفتار را کُند و با مشکل روبه رو می سازد. در عملکرد گفتار، نقش هوش طبیعی را نباید نادیده گرفت؛ هوش می تواند شناخت نمادها را به همراه داشته باشد تا فرد، از دیگر عملکردهای شناختی هم چون توجه کردن، شناسایی و ایجاد ارتباط و ذخیره ی آن در حافظه بهره گیرد.ارزیابی و مطالعه دقیق اختلالات گفتار و زبان یا اختلالات ارتباطی و همچنین نوتوانی و بازتوانی، اختیارات متخصصین گفتار درمانگر است.مادر،الگویی مناسب و مثبت در راستای رشد گفتار کودک است که این ارتباط عاطفی نباید خدشه دار شود و خلل و انحرافی در آن شکل گیرد. باید توجه داشت که رشد زبان از لحاظ جنسیتی در دختران، زودتر و بیش تر از پسران آغاز می شود؛ به خصوص در خانواده های تک فرزندی که توجه زیادی به آموزش زبان فرزند می شود.
کودکان علاقه ی زیاد به عضو شدن در گروه همسالان خود دارند و تلاش زیادی در این جهت، انجام می دهند تا بر رشد و پیشرفت گفتار خود بیفزایند؛ در واقع انگیزه صحبت کردن در گروه های هم سن، افزایش می یابد و به طور دسته جمعی به تماشای تلویزیون و یا نقاشی و نوشتن می پردازند.
مشکلات گفتاری را می توان در مرز بین 12 تا 24 ماهگی مشاهده کرد. در این سن، کودک به جای گفتار باید بتواند از علم اشاره به خوبی بهره ببرد مانند (بای بای یا بَه بَه) و در تقلید صداها مشکلی نداشته باشد مانند تقلید صدای یک حیوان، جیغ زدن و...

زمانی که سن کودک از 2 سالگی فراتر رفت، باید بتواند صداها و لغاتی را بیان کند و فقط مختص یک صدا یا لغت – آن هم تکراری – نباشد. در صحبت کردن، خانواده ها باید به تُن صدا و گرفتگی آن توجه داشته باشند. کودکانی که در این سن، در انجام کارهای ساده، با مشکل مواجه می شوند، جملات را به طور کامل بیان نمی کنند و فقط از کلمات محدود استفاده می نمایند و به طور کلی در فهمیدن و درک مطالب مشکل دارند،در معرض خطر قرار دارند و به منظور پیش گیری از مشکلات گفتاری باید توجه بیش تری به آنان نمود.در چنین شرایطی است که اگر والدین متوجه مشکلات خاصی در روند گفتاری فرزند خود بشوند حتما باید از کمک تخصصی یک گفتار درمانگر بهره برده و مشاوره لازم را داشته باشند.
چه زمانی به گفتار درمان نیاز داریم؟
۱- تاخیر در شروع گفتار در کودکان ۲- اشکال در تلفظ اصوات گفتاری ۳-عدم برقراری ارتباط کلامی یا غیر کلامی از سوی کودک ۴-کم شنوایی یا ناشنوایی ۵-اشکال در درک کلام ۶-اختلال در بلع ۷-در صورت تشخیص بروز هر یک از اختلالات فلج مغزی، اوتیسم، اختلال یادگیری ،گفتار درمانی در آغاز به شناسایی ماهیت گفتار و زبان و رشد طبیعی آن و سپس به بررسی اختلالات مربوط پرداخته و در جهت رفع آنها می کوشد. در یک عبارت کوتاه می توان گفت هرگاه نحوه صحبت کردن گوینده بیش از محتوای سخن او، توجه شنونده را به خود جلب کند، وی مشکوک به اختلال گفتاری است. هرگونه اشکالی در نحوه گفتار و یا ناتوانی در درک گفته های دیگران می تواند موجب اختلال در روابط اجتماعی شخص مبتلا گردد.
این مسئله به نوبه خود موجب صدمات روحی و عاطفی و متزلزل شدن بهداشت روانی فرد و خانواده می شود. این نارسائیها مانند بسیاری از بیماریها، مزمن تر گردد، عواقب ناگوار بیشتری خواهد داشت. بنابراین ارائه هر چه سریعتر و بهتر خدمات گفتار درمانی برای اشخاص مبتلا ضروری است. در این همکاری سایر متخصصین که بیماران مبتلا به اختلالات گفتار و زبان به آنها مراجعه می کنند، برای تشخیص به موقع و ارجاع مناسب، حیاتی و ارزشمند است.
ارزیابی و مطالعه دقیق اختلالات گفتار و زبان یا اختلالات ارتباطی و همچنین نوتوانی و بازتوانی، اختیارات متخصصین گفتار درمانگر است.روند ارزیابی و تشخیص اختلالات گفتار و زبان در گفتاردرمانی مانند سایر بیماریها شامل معاینات و بررسیهای ویژه می باشد.در مرحله بعدی و پس از تشخیص ویژگیهای اختلال، درمان بیمار آغاز می شود. درمان اختلالات ارتباطی متکی به دارو درمانی و نظایر آن نبوده، بیشتر جنبه آموزشی دارد و با تکیه بر توانمندیهای بیمار، وی را به سمت غلبه بر ناتوانیهایش هدایت می کند. قابل به ذکر است که هر چه افراد مبتلا به اختلالات گفتاری سریعتر به گفتار درمانی مراجعه کنند، پیشرفتهای بهتری را نشان داده و راحتتر درمان میشوند.




  • فرزندان برتر
  • ۰
  • ۰

گفتار درمانی یا آسیب شناسی زبان گفتاری چیست؟

پاتولوژیست های زبان گفتاری (SLPs) و Assistants of Disorders Assistants (CDAs) از انواع روش های گفتاری استفاده می کنند تا توانایی ارتباط کودک را بهبود بخشد. بسیاری از عوامل می توانند با توانایی صحبت کردن کودک، از جمله مشکلات فیزیولوژیکی، مشکلات شنوایی، چالش های شناختی و عصبی، و اختلالات ژنتیکی، دخالت کنند.مشکلات زبان گفتاری در بسیاری از موارد نشان داده می شود. مشکلات مربوط به گفتار می تواند شامل نگرانی در مورد عدم صحبت در همه، لکنت زبان، تلفظ یا صدای. مشکلات مرتبط با زبان می تواند شامل نگرانی در مورد واژگان، دستور زبان، گفتمان درک و بیان عاطفی اجتماعی باشد.یک SLP و یک CDA با یک فرزند، یک به یک یا در یک گروه با استفاده از فعالیت ها و تمریناتی که به نیازهای خاص آنها هدف می گیرد، کار می کند. برای مثال، اگر یک کودک با استفاده از پسوند "ing" برای افعال مشکل داشته باشد، درمانگر می تواند چگونگی انجام این کار را مدل کند، یک بازی را هدایت می کند که در آن بسیاری از کلمات "ing" وجود دارد و بازخورد کودکتان را به عنوان بازخورد باز می گردانند. برای کودکان در تلاش برای برقراری ارتباط به طور کلی، درمانگر می تواند تمرینات مبتنی بر تصویر، زبان نشانه پایه، برنامه های کاربردی در قرص یا فعالیت های طبیعت گرایانه از جمله بازی ظاهری برای تسهیل گفتگو استفاده کنید


گفتار درمانی چیست ؟

عمده ترین اختلالات گفتاری، عقب ماندگی ذهنی است که خود می تواند پایه گذار بسیاری از اختلالات دیگر باشد. در بحث مشکل جسمی باید به نقیصه های کم شنوایی و ناشنوایی، کم بینایی یا نابینایی اشاره کرد. در سیستم شنیداری، بیان گفتار از طریق شنیدن حاصل می شود که چنان چه اختلالی در این قسمت به وجود آید، تأخیر در رشد زبان و گفتار، قابل مشاهده است.

کودکانی که از سلامت فیزیکی و عاطفی برخوردارند، در تکلم، استقلال یافته تر از کودکانی اند که در خانواده های پر تنش زندگی می کنند. در این خانواده ها رشد حسی و حرکتی، با محدودیت پیش می رود زیرا زبان، نیاز به یک هماهنگی عصبی دارد و تأخیر در مهارت های حسی و حرکتی، رشد گفتار را کُند و با مشکل روبه رو می سازد. در عملکرد گفتار، نقش هوش طبیعی را نباید نادیده گرفت؛ هوش می تواند شناخت نمادها را به همراه داشته باشد تا فرد، از دیگر عملکردهای شناختی هم چون توجه کردن، شناسایی و ایجاد ارتباط و ذخیره ی آن در حافظه بهره گیرد.ارزیابی و مطالعه دقیق اختلالات گفتار و زبان یا اختلالات ارتباطی و همچنین نوتوانی و بازتوانی، اختیارات متخصصین گفتار درمانگر است.مادر،الگویی مناسب و مثبت در راستای رشد گفتار کودک است که این ارتباط عاطفی نباید خدشه دار شود و خلل و انحرافی در آن شکل گیرد. باید توجه داشت که رشد زبان از لحاظ جنسیتی در دختران، زودتر و بیش تر از پسران آغاز می شود؛ به خصوص در خانواده های تک فرزندی که توجه زیادی به آموزش زبان فرزند می شود.

کودکان علاقه ی زیاد به عضو شدن در گروه همسالان خود دارند و تلاش زیادی در این جهت، انجام می دهند تا بر رشد و پیشرفت گفتار خود بیفزایند؛ در واقع انگیزه صحبت کردن در گروه های هم سن، افزایش می یابد و به طور دسته جمعی به تماشای تلویزیون و یا نقاشی و نوشتن می پردازند.

مشکلات گفتاری را می توان در مرز بین 12 تا 24 ماهگی مشاهده کرد. در این سن، کودک به جای گفتار باید بتواند از علم اشاره به خوبی بهره ببرد مانند (بای بای یا بَه بَه) و در تقلید صداها مشکلی نداشته باشد مانند تقلید صدای یک حیوان، جیغ زدن و...


زمانی که سن کودک از 2 سالگی فراتر رفت، باید بتواند صداها و لغاتی را بیان کند و فقط مختص یک صدا یا لغت – آن هم تکراری – نباشد. در صحبت کردن، خانواده ها باید به تُن صدا و گرفتگی آن توجه داشته باشند. کودکانی که در این سن، در انجام کارهای ساده، با مشکل مواجه می شوند، جملات را به طور کامل بیان نمی کنند و فقط از کلمات محدود استفاده می نمایند و به طور کلی در فهمیدن و درک مطالب مشکل دارند،در معرض خطر قرار دارند و به منظور پیش گیری از مشکلات گفتاری باید توجه بیش تری به آنان نمود.در چنین شرایطی است که اگر والدین متوجه مشکلات خاصی در روند گفتاری فرزند خود بشوند حتما باید از کمک تخصصی یک گفتار درمانگر بهره برده و مشاوره لازم را داشته باشند.

چه زمانی به گفتار درمان نیاز داریم؟

۱- تاخیر در شروع گفتار در کودکان ۲- اشکال در تلفظ اصوات گفتاری ۳-عدم برقراری ارتباط کلامی یا غیر کلامی از سوی کودک ۴-کم شنوایی یا ناشنوایی ۵-اشکال در درک کلام ۶-اختلال در بلع ۷-در صورت تشخیص بروز هر یک از اختلالات فلج مغزی، اوتیسم، اختلال یادگیری ،گفتار درمانی در آغاز به شناسایی ماهیت گفتار و زبان و رشد طبیعی آن و سپس به بررسی اختلالات مربوط پرداخته و در جهت رفع آنها می کوشد. در یک عبارت کوتاه می توان گفت هرگاه نحوه صحبت کردن گوینده بیش از محتوای سخن او، توجه شنونده را به خود جلب کند، وی مشکوک به اختلال گفتاری است. هرگونه اشکالی در نحوه گفتار و یا ناتوانی در درک گفته های دیگران می تواند موجب اختلال در روابط اجتماعی شخص مبتلا گردد.

این مسئله به نوبه خود موجب صدمات روحی و عاطفی و متزلزل شدن بهداشت روانی فرد و خانواده می شود. این نارسائیها مانند بسیاری از بیماریها، مزمن تر گردد، عواقب ناگوار بیشتری خواهد داشت. بنابراین ارائه هر چه سریعتر و بهتر خدمات گفتار درمانی برای اشخاص مبتلا ضروری است. در این همکاری سایر متخصصین که بیماران مبتلا به اختلالات گفتار و زبان به آنها مراجعه می کنند، برای تشخیص به موقع و ارجاع مناسب، حیاتی و ارزشمند است.

ارزیابی و مطالعه دقیق اختلالات گفتار و زبان یا اختلالات ارتباطی و همچنین نوتوانی و بازتوانی، اختیارات متخصصین گفتار درمانگر است.روند ارزیابی و تشخیص اختلالات گفتار و زبان در گفتاردرمانی مانند سایر بیماریها شامل معاینات و بررسیهای ویژه می باشد.در مرحله بعدی و پس از تشخیص ویژگیهای اختلال، درمان بیمار آغاز می شود. درمان اختلالات ارتباطی متکی به دارو درمانی و نظایر آن نبوده، بیشتر جنبه آموزشی دارد و با تکیه بر توانمندیهای بیمار، وی را به سمت غلبه بر ناتوانیهایش هدایت می کند. قابل به ذکر است که هر چه افراد مبتلا به اختلالات گفتاری سریعتر به گفتار درمانی مراجعه کنند، پیشرفتهای بهتری را نشان داده و راحتتر درمان میشوند.



گفتار درمانی چیست 

گفتار درمانی

 اختلالات گفتاری


  • فرزندان برتر
  • ۰
  • ۰

کدام گروه برای کودکان مناسب است؟

گروه های مختلف برای رسیدگی به مسائل مختلف در دسترس هستند. به طور کلی، گروه کوچکی از بچه هایی که از طریق استرسورهای مشابه کار می کنند با هم قرار می گیرند. گروه ها معمولا کوچک هستند، در حدود 8 تا 10 شرکت کننده بسته به ماهیت گروه. در برخی موارد، گروه ها براساس جنسیت سازماندهی می شوند، اما گروه های بسیاری بر روی کار بر روی یک مسئله خاص تمرکز می کنند (مثلا مهارت های اجتماعی، اضطراب و غیره). نمونه هایی از گروه درمان عبارتند از:

رفتار رفتاری دیالکتیکی (DBT): این بر ترکیبی از روان درمانی فردی و کلاس های آموزش مهارت های گروهی کمک می کند تا به بچه ها یاد دهند و از استراتژی های جدید برای بهبود عملکرد احساسی خود استفاده کنند. مهارت های آموخته شده عبارتند از ذهنیت، تنظیم احساسات، تحمل دوری، و اثربخشی بین فردی. رفتار رفتاری دیالکتیک، یک بخش از شایع ترین شیوه درمان شناختی رفتاری (CBT) است. DBT در ابتدا برای کمک به افراد مبتلا به اختلال شخصیت مرزی (BPD) طراحی شده بود.


گروه درمانی چیست ؟

فرآیندی تکمیلی در جهت درمان اختلالات رفتاری می‌باشد. بسیاری از کودکان پس از پایان یافتن پروسه بازی درمانی کاملا خوب می‌شوند امامشکلاتی در گروه و در ارتباط با همسالان خود دارند که از طریق گروه درمانی این مشکل نیز حل می‌گردد.


ما انسانها در گروههای اجتماعی متفاوتی زندگی می‌کنیم و فعالیت داریم. در این شرایط عجیب نیست که بسیاری از مسائل احساسی و عاطفی آنها از روابط مخدوش شده این گروهها ناشی می‌شود. با آموزش و پی بردن به اهمیت روز افزون روابط اجتماعی و میان فردی در سالهای اخیر بجای توجه به عوامل درون شخصی توجه به عوامل حاکم میان افراد گروههای اجتماعی از اهمیت بیشتری برخوردار شده است. و بر این اساس در محیط بیمارستانهای روانی ، کلینیکها آموزشی و درمانی ، دفاتر مشاوره و روان درمانی و تمامی موسسات آموزشی و فرهنگی به شکل بندیهای گروهی توجه زیادی می‌گردد.

در دنیای امروز انواع شیوه‌های گروه درمانی از جمله متداولترین شیوه‌های روان درمانی هستند. و در مقابل گروه درمانی ، روان درمانی انفرادی قرار دارد.


گروه درمانی

در گذشته مردم مشکلات روانی را به عنوان بیماری قبول نداشتند بلکه آن را نوعی جن زدگی می دانستند که در اثر بادهای بد و ارواح خبیثه و اجنه به وجود می آیند و فرد مبتلا تا پایان عمر با آن دست به گریبان خواهد بود و راه علاجی وجود ندارد. این بدبینی و باورهای غلط باعث شد مردم تصور کنند این قبیل بیماری ها از کنترل انسان خارج هستند. در آن دوران بیماران روانی را در دارالمجانین ها به غل و زنجیر می کشیدند و جن گیرها و جادوگران به حل این مسائل می پرداختند. 

در قرن ۱۷ تا ۱۸ «پینل» غل و رنجیرها را از دست و پای این بیماران باز کرد، اما مدت ها زمان لازم بود تا بالاخره فروید در اوائل قرن بیستم گفت: این افراد بیمار هستند و بیماری آنها معلول علتی است که علت آن جن و اوراح خبیثه و... نیست. فروید علم روانکاوی را معرفی کرد و گفت می توان بسیاری از بیماری های روانی را درمان کرد. او به گونه ای کاشف ناخودآگاه بود و اساس نخستین روان درمان هایی که در قرن بیستم انجام می شد نیز ناخودآگاه بود. فروید معتقد بود افراد بشر به همه انگیزه های درونی کارهای خود آگاه نیستند.

در ابتدا روان درمانی فقط به صورت انفرادی انجام می شد اما از سال ۱۹۲۰ کم کم شیوه های مختلف گروه درمانی به وجود آمد. اولین گروه درمانی توسط یک پزشک آمریکایی به نام دکتر کلَت انجام شد. او که متخصص درمان مسلولین بود برای عده ای از بیماران خود به صورت گروهی کلاس هایی گذاشت و در مورد بیماری و مسائل بیماری آنها صحبت کرد. دکتر کلَت متوجه شد افرادی که در این گروه ها شرکت کرده اند روند سریع تر و بهتری در درمان دارند. از آن پس کم کم روش های مختلف درمان های گروهی مانند روان آموزش، روان نمایش و... متداول شد، اما مشهورترین روش های گروه درمانی مبتنی بر یافته های روانکاوی بود که بعد از جنگ جهانی دوم در انگلیس و آمریکا مرسوم گردید، این گروه ها اولین بار در ارتش انگلیس توسط بیام تشکیل شد. استفاده منظم از گروه‌ها در روان درمانی پدیده نسبتا تازه‌ای است. هر چند التیام یابی گروهی سابقه‌ای به قدمت تاریخ دارد که نمونه‌های بارز آن را در تعالیم مذهبی می‌توان مشاهده کرد. ژوزف پرات (1974) پزشک اهل بوستون را اغلب پدر گروه درمانی می‌دانند، در آغاز قرن بیستم ژوزف پرات مسأله گردهم آوری بیمارن معلول و آموزش جنبه‌های پزشکی بیماری آنها بطور دسته جمعی را مطرح ساخت. او صرف نظر از کار تعلیم ، فضایی گروهی بوجود آورد تا بیماران در سایه آن در مقام کمک متقابل به یکدیگر برآیند.

چندین سال بعد ، تعدادی از روانپزشکان آمریکایی نقطه نظرهای پرات را در زمینه درمان روانی بکار بردند. از جمله لازل و مارش که از یک شیوه آموزشی به صورت گروهی برای درمان ناخوشیهای دماغی استفاده می‌کردند. این شیوه به زودی منسوخ گردید و جای آنرا روان تحلیلی گران پر کردند. فروید شخصا به کار گروه درمانی نپرداخت، اما مقالاتی که در زمینه روان شناسی گروهی و تحلیل خود منتشر کرد، حاکی از اطلاع او از اهمیت پدیده گروهی بود.

آدلر شخصا از برنامه‌های گروه درمانی در مراکز هدایت کودکان و نیز معتادان به الکل استفاده نمود. جنگ جهانی دوم به گروه درمانی وسعت تازه‌ای بخشید. گروه درمانی برای توده‌های عظیم بیماران روانی که به ارتش بریتانیا فرا خوانده شده بودند، نقش مهم درمانی ایفا نمود. بیمارستان نظامی نورت فیلد بخصوص مرکز مهمی برای ابداع شیوه‌های مختلف گروه درمانی بود. از جمله سایر بانیان گروه درمانی در آمریکا می‌توان به گروهی از روانشناسان اجتماعی به سرپرستی کورت لوین اشاره نمود. 

چه مشکلاتی با استفاده از گروه درمانی می‌توانند درمان شوند؟ 

مشکلات و مسائلی که با استفاده از گروه درمانی قابل هستند گسترش وسیعی دارند، از جمله مشکلات مرتبط به خود انگاره ، نداشتن احساس هویت ، عزت نفس و هدف و مقصود. مشکلات نشانه‌ای شامل اضطراب ، افسردگی روان تنی ، عملکرد ضعیف شغلی ، برخورد غیر مؤثر با فشارهای روانی ، مشکلات عاطفی ، ناتوانی در ابراز اهمیت ، ناتوانی در کنترل احساسات ، پرخاشگری ، روابط اجتماعی نامناسب ، ناراحتی در مجمع ، ناتوانی در اعتماد به دیگران ، وابستگی شدید به دیگران ، ابراز وجود بیش از حد ، ناتوانی در برقراری ارتباط با جنس مخالف ، اعتیاد ، مشکلات زنانشویی مثل اختلافات و مشاجرات همسران و ... ویژگی افرادی که تحت گروه درمانی قرار می‌گیرند بسیار باید از انگیزه لازم برخوردار باشد، میل به تغییر داشته باشد و در راستای رسیدن به این هدف بکوشد. ورود به برنامه گروه درمانی باید داوطلبانه باشد و بیمار به صرف توصیه دوستان و اقوام و مسئولین روان درمانی به این کار وادار نشود. بیمار باید به گروه درمانی معتقد باشد و آنرا یک شیوه درمانی درست و مناسب بداند. معتقد باشد که گروه نیازهای او را برآورده می‌سازد و مفید واقع می‌شود. نظر به اینکه گروه درمانی اصولا فرآیند کلامی است، بیمار باید از مهارتهای کلامی و مفهومی کافی برخوردار باشد. در گروه درمانی برای بیماران شدیدا افسرده ، بیمارن مبتلا به اسکیزوفرنی حاد ، اختلال شخصیتهای پارانوئید ، اختلال شخصیت اسکیزوئید شدید ، اختلال شخصیت جامعه ستیز ، افراد مبتلا به بیمار انگاری و اختلال شخصیت خود شیفته در صورتی که گروه درمانی بلند مدت باشد، نمی‌توانند مفید باشند.


گروه های فرایندی: این گروه ها به کودکان کمک می کنند تا از طریق عوامل استرس زای روانی و اجتماعی در یک محیط امن و حمایتی کار کنند. گروه های غم و اندوه، گروه های اجتماعی برای کار از طریق قلدری، گروه های اختلال خوردن، گروه های بازی درمانی و گروه های توانمند سازی، نمونه هایی از گروه های فرایند هستند. درمان گروهی فرآیند یک ابزار قدرتمند برای کمک به بچه ها در یادگیری نحوه اعتماد به دیگران است، چگونه تجارب را به اشتراک بگذارید که ممکن است در غیر اینصورت بطرف بکشد، و نحوه ارائه و پذیرش بازخورد حمایتی به و از همسالان، به شما کمک کند.

گروه های مهارت های اجتماعی: این گروه ها شامل تمرینات مهارت سازی و تمرین با همسالان مناسب می شوند. گروه های مهارت های اجتماعی عموما به دنبال ایجاد مهارت های اجتماعی در کودکان جوانتر، تقریبا دو تا هشت ساله هستند. جلسات درمان گروهی اجتماعی میتواند شامل شیوههای بازیگری باشد تا بچهها بتوانند به راحتی متوجه شوند چگونه گفتگوها و همچنین زبان بدن مناسب را شروع کنند.

گروه های شناختی رفتاری (CBT): این گروه ها به بچه ها کمک می کنند تفکر نادرست را تشخیص دهند که رفتارهای منفی را تقویت می کنند و عموما بر روی یک موضوع خاص تمرکز می کنند. گروه های CBT به خصوص با اختلالات اضطرابی موثر هستند. درباره CBT بیشتر بدانید.

در نظر داشته باشید که مهم است که برنامه ای را ایجاد کنید که شما و فرزندانتان می توانند با جلسات درمان گروهی کنار بیایند.

مراحل طبیعی در فرآیند گروه درمانی

در آغاز تشکیل گروه ، گروه هنوز کاملا روشن نشده است. به درمانگر وابسته است چرا که درمانگر را بوجود آورده و ادامه فعالیت گروه به نظر اعضاء گروه به درمانگر ارتباط دارد. اعضاء گروه در انتظار راهنمایی و دستور العمل درمانگر هستند. در نظر آنها درمانگر شخصی با معلومات و متخصص است و اعضاء خود را وابسته به درمانگر احساس می‌کنند و نیز تلاش می‌کنند رفتارهای مناسب داشته باشند تا بتوانند در گروه ماندگار شوند، هر چند آگاهی کامل از اهداف گروه ندارند. در مرحله دوم وابستگی تغییر شکل می‌دهد و گروه یاد می‌گیرد که وابسته به درمانگر نباشد و مسئولیت پذیر باشد. 

در مرحله سوم صمیمت بیشتری بین گروه ایجاد می‌شود. احساسات خود را بیان می‌کنند و واکنشهای مناسب در مقابل احساسات دیگران نشان می‌دهند. درمانگر در جلسه درمان حضور دارد، اما تنها اداره کننده جلسه نیست. سعی می‌کند به عنوان یک عضو گروه انسجام جلسه را حفظ کند. و از تکنیکهای مختلف در مورد اعضاء گروه و واکنشهای آنها استفاده کند. ممکن است گروه درمانگر جلسه را با خطاب گروهی آغاز کند و ادامه جلسه را با تشویق و باز خورد به اعضاء تداوم بخشد. هدف مشاوره، یادگیری در مورد عادات و الگوهای احساسی و رفتاری و چگونگی نقش آنها در مشکلات می باشد. در نتیجه می توانیم عادات و رفتارهای جدیدی را یاد بگیریم که به موفقیت بیشتر ما کمک نمایند.

دفاتر مشاوره دانشگاهها, در اغلب مراکز , خدمات مشاوره گروهی نیز ارائه می دهند. هر گروه توسط یک روانشناس یا یک متخصص مشاوره هدایت می شود. بعضی از موضوعات ویژه این گروهها اضطراب امتحان یا اداره استرس می باشد. بعضی از گروههای مشاوره ای حالت عمومی داشته و به شرکت کننندگان کمک می کند تعداد زیادی از مشکلات شخصی, شامل احساس افسردگی, اضطراب افراطی, نگرانی, مشکلات مربوط به احساس ارزشمندی و مشکلات ارتباطی را حل و فصل نمایند.


● چه چیزی در یک گروه مشاوره ای رخ می دهد؟ 

عموماً ، گروهها از ۴ الی ۸ نفر که بطور منظم هفته ای یکبار به مدت ۱ تا ۵/۱ ساعت دور هم جمع می شوند, تشکیل می شود. حضور کامل در تمام جلسات از آغاز تا پایان هر جلسه بسیار مهم است. در جلسات گروهی, شرکت کننده ها درباه علائق شان بحث می کنند. در بعضی از گروهها, مشاور ممکن است با هر شرکت کننده بصورت فردی کار کند در حالی که نظر تعداد معدودی از سایر افراد گروه را نیز جویا می شود. در صورتیکه گروههای دیگر عمدتاً بر مشاهدات و مباحث بین شرکت کنندگان و مشاور استوار هستند و مشاور در مواقع لزوم جهت تسهیل کار, مشاوره هایی را ارائه می دهد.


● در حالی که مشکلات افراد متفاوت است چگونه گروه می تواند برایم مفید باشد؟

هر فرد موجودی منحصر بفرد است و بنابراین علائق اش نیز منحصر به فرد است. با این همه به عنوان موجودات انسانی ما اشتراکات فراوانی نیز داریم (ما همگی در خانواده ها رشد و تحول را آغاز می کنیم, همه ما به یک شیوه نسبت به ضربه ها واکنش نشان می دهیم, همهٔ ما در اساس از توانایی رشد و تغییر یکسانی بخورداریم)و تجربیات ما نشان می دهد گرچه مشکلاتی که افراد با آنها وارد مشاوره می شوند، می توانند متفاوت باشند اما علل زیربنایی ایجاد کننده این مشکلات در اغلب موارد مشابه هستند. 

عامل اساسی مشکلات ما در زندگی, ریشه در الگوها و عاداتی دارد که در طی رشد یاد گرفته ایم و اکنون در پیشامدهای فعلی زندگی موثر نیستند و یا موجب عقب ماندگی ما می شوند. (به عنوان مثال خانواده ممکن است به ما یاد داده باشد که از نشان دادن اشکال خاصی از بیان عواطف اجتناب کنیم, اما اکنون که با فشارهای طبیعی مربوط به زندگی بزرگسالی مواجه هستیم, احساسات سرکوب شده ناشی از این اجتناب علایمی همچون افسردگی, نگرانی یا واکنش افراطی را در ما برمی انگیزند.) هدف مشاوره، یادگیری در مورد عادات و الگوهای احساسی و رفتاری و چگونگی نقش آنها در مشکلات می باشد. در نتیجه می توانیم عادات و رفتارهای جدیدی را یاد بگیریم که به موفقیت بیشتر ما کمک نمایند. 

گرچه عجیب به نظر می رسد که فکر کنیم چیزهایی را که در مورد خود نمی دانیم ولی تجارب نشان می دهد که بسیاری از عادات و الگوهای رفتاری مشکل زای ما چیزهایی هستند که در زندگی خودمان انجام می دهیم ولی آنها آنقدر حالت خودکار پیدا کرده اند که حتی نمی توانیم فکر کنیم که شاید حاصل یادگیری بوده و اختیاری باشند. گروه،شرایطی ویژه برای فهم و یادگیری دربارهٔ خودمان، دیگران و ما در رابطه با دیگران فراهم می کند. در نتیجه ما قادر می شویم در روابط خود با دیگران و نیز در رابطه با خودمان در خارج از گروه کارآمدتر عمل کنیم. گروه درمانی به ما فرصت می دهد تا از مشاهدات کمک کننده و حمایت دیگران جهت فهم و تغییر شیوه های زندگی استفاده کنیم.


● آیا نمی توانم از روشهای (کمکی) فردی استفاده کنم؟

در حالی که مشاوره فردی در مورد مشکلات شدید خاص بسیار مفید است, تجارب نشان می دهد که گروه درمانی حتی در اغلب موارد درباره بسیاری از مشکلات مفیدتر است. در مشاوره گروهی ما این فرصت را پیدا می کنیم که بفهمیم بسیاری از رازهای وحشت زا و جنبه های نفرت انگیز خودمان در واقع تجارب معمول انسانی هستند و این باز شناسی بسیار کمک کننده است. شرم و خجالت بسیاری از مردم را از منافع گروه درمانی محروم می کند. غلبه بر احساسات مربوط به این جنبه از خودمان بخش مهمی از زندگی و موفق تر شدن حیاتمان است. گروه درمانی در این رابطه بسیار سودمند است. 

● اعتماد و حرمت (رازداری) هر چیزی که در گروه گفته می شود به صورت یک راز حفظ می شود.

آنها به خارج از گروه منتقل نمی شوند و حتی در خارج از گروه یا سایر اعضای گروه نیز مطرح نمی شوند. هر عضو گروه موافقت خود را در التزام به این قاعده با امضا کردن (برگه توافق) اعلام میدارد. (اگر می خواهیداز فرصت های مشاوره گروهی برای شناخت خودتان و تغییر جنبه های مشکل زای رفتارتان استفاده کنید با کارشناسان دفاتر مشاوره تماس حاصل نمائید.)


یک نمونه گروه درمانی

روان درمانی گروهی یک نوع درمان کاملا پذیرفته شده روانشناختی است که از تعاملات سازنده بین اعضا و مداخلات یک رهبر آموزش دیده جهت تغییر رفتار غیر انطباقی تفکرات و احساسات افراد مبتلا به نارضایتی استفاده می نماید. طی دهه های گذشته تعداد قابل ملاحظه ای از بیماران روانی توسط گروه درمانی مداوا شده اند گروه درمانی برای بیماران بستری سرپائی و در خیلی دیگر از موقعیت های اجتماعی قابل اجرا می باشد همچنین بربخی اصول رواندرمانی گروهی با موفقیت زیادی در زمینه های اقتصادی آموزشی و به صورت گروههای رویا روی کاربد داشته است. 

بسیاری از مسائل و مطالب عنوان شده در روان درمانی گروهی در زندگی روزانه ما بسادگی اتفاق می افتد تدابیر درمان که مهمترین مسئله مورد بحث در روان درمانی گروهی است تنها به گروه درمانی اختصاص ندارد بلکه در هر گروه عادی کم و بیش وجود دارد بطور عادی ما درزندگی روزمره خود با افراد و گروه های مختلفی ارتباط داریم که این روابط برای سلامتی ما لازم است البته همه روابط زمینه سلامت بخشی ندارند و حتی بعضی از روابط نیز ناسالم و بیماری زا هستند.میگنا دات آی آر، آن دسته از روابط فیمابین افراد که توام با ریا و تزویر و فخر فروشی باشد و همچنین روابط توام با فشار تحقیر روابطی ناسالم و صمیمانه رابطه ای است که از نظر روانشناسی نیازهای روانی انسان را ارضا می کند و هر انسانی با تمام وجود آنرا طلب می کند. روان درمانی گروهی چیزی جز ارائه شناخت و تصحیح رفتار بیمار گونه نیست رفتاری که باعث شده دیگران از فرد فاصله یگیرند واو تنها منزوی گردد شاید یکی ازعلل رشد درمان های روانی در جوامع بزرگ و پیشرفته مسئله تنهائی و بی همدمی افراد باشد بنابراین روان درمانی گروهی زمانی ضرورت پیدا می کند که نیازاجتماعی فرد در ارتباط با دیگران برآورده نشده و یا محیط به گونه ای است که هر چند روابط انسانی به حد کافی وجود دارد ولی روابط موجود غلط و ناسالم می باشد.

دربررسی های کلینیکی به عمل آمده ازمعتادین مشخص شده است که اغلب آنها قبل از اعتیاد دچار بیماری افسردگی بوده و درروابط درون فردی و بین فردی دارای مشکل هستند معتادین معمولا با خانواده خود روابط سالمی ندارند. همچنین با گروه های طبیعی اجتماعی نیز دچار مشکل هستند بنابر این پس از طی دوره سم زدایی و ترک جسمی بایستی شرکت در جلسات گروه درمانی با جدیت دنیال شود تا خلاء روابط ناسالمی که قبلا در گروه های طبیعی داشته است برطرف گردد و روابط بین فردی بتدریج بهبود یابد. ناگفته نماند که بر اثر تعامل ایجاد شده در گروه علاوه بر بهبودی روابط بین فردی روابط درون فردی معتادان نیز دستخوش تحول گردیده و نگرش های فردی نسبت به خود مثبت شده و نهایتا درمان کامل دنبال می شود. 

● گروههای خود یار معتادان گمنام یک منبع یا یک سازمان غیر انتفاعی بین المللی متشکل از معتادان در حال بهبودی است که به شکل محلی و منطقه ای در بیش از ۶۰ کشور جهان مشغول به فعالیت میباشند اعضاء انجمن معتادان گمنام از یکدیگر یاد میگیرند که چگونه بدون مواد مخدر زندگی کنند و به چه طریق از اثراتی که اعتیاد در زندگیشان گذارده است بهبود یابند.

● چه کسانی اعضای معتادان گمنام هستند؟ هر کس که مایل به قطع مصرف ماده مخدر باشد میتواند به عضویت معتادان گمنام در آید عضویت دراین انجمن محدود به مصرف کنندگان هیچ نوع ماده مخدر بخصوصی نیست و هر کس با هر گونه ماده مخدر قانونی و غیر قانونی الکل هم جز مواد مخدر محسوب میشودمیتواند به عضومیت معتادان گمنام در آید.

● جلسات معتادان گمنام زیر بنای گروه و طرز برخورد اصولی واساسی معتادان گمنام با مسئله بهبودی برپایه ارزش درمانی استوار است اعضای این انجمن با در میان گذاشتن تجربیات ونحوه بهبودی خود از اعتیاد فعالانه در جلسات شرکت میکنند جلسات معتادان گمنام حالتی غیر رسمی دارد و در مکانهایی که توسط گروهها اجراره شده اند برگزار میشود. رهبری جلسات وانجام بقیه امور آن را اعضای جلسه بطور نوبتی وم داوطلبانه برعهده میگیرند کلیه مخارج جلسات معتادان گمنام و خدمات دیگر از طریق کمک مالی داوطلبانه اعضا و فروش نشریات تامین میشود هیچ گونه کمک مالی از افراد غیر عضو پذیرفته نمیشود. اکثر جلسات معتادان گمنام بطور مرتب در همان محل و طبق برنامه زمانی همه هفته تشکیل میشود محل این جلسات معمولا از میان مکانها مؤسسات عمومی وعام المنفعه انتخاب میشود جلسات معمولا دو نوعند: جلسات علنی یا باز و جلسات غیر علنی یا بسته حضور در جلسات علنی برای عموم آزاد است جلسات غیر علنی فقط با حضور معتادان برگزار میشوددستور جلسه و موضوع صحبت در هر یک از جلسات با یکدیگر تفاوتهای زیادی دارند در تعدادی از جلسات موضوع خاصی انتخاب میشود و برخی جلسات مخصوص سئوال وجواب هستند ولی هدف جلسات همیشه یکی است و آن بوجودآوردن یک محیط مطمئن و مناسب برای بهبودی فرد میباشد. 

● روش کار معتادان گمنام همیاری و کمک معتادان به یکدیگر بمنظور بهبودی پایه و اساس کار معتادان گمنان است اعضای این انجمن بطورمرتب جهت در میان گذاشتن تجربیات بهبودی خود گرد هم میایند و همچنین اعضای با تجربه تر که به آنها راهنما گفته میشومد شخصا به اعضای جدیدتر کمک میکنند. قدمهای دوازده گانه اصولی ترین برنامه معتادان گمنام هستند و به منزله قلب این انجمن میباشند این قدمهایکسری دستورالعملهای شخصی را جهت بهبودی ارائه میدهد با بکارگیری این دستورالعملها و تماس نزدیک و دائم باسایر اعضا در نتیجه معتادان میآموزندکه چگومنه ا ز مصرف مواد مخدر خودداری کنند و با فراز و نشیبهای زندگی روبرو شوند.



 گروه درمانی


گروه درمانی درکودکان


مراحل گروه درمانی

  • فرزندان برتر
  • ۰
  • ۰

انواع درمان گروهی مزایای گروه درمان چگونه می توان گروهی برای کودک شما پیدا کرد

درمان فردی یک منبع فوق العاده برای بچه هایی است که برای یادگیری علائم اضطراب و اختلالات خلقی، ادراک احساسات، کار کردن با انواع مختلف عوامل استرسزا (غم و اندوه، مسائل اجتماعی، عزت نفس پایین و غیره) و بهبود خلق و خوی آنها درمان فردی یک فضای امن برای بچه ها فراهم می کند تا تلاش های خود را بیان و به دنبال کمک باشند. در بسیاری از موارد، کار یک به یک با یک درمانگر به اندازه کافی برای کمک به بچه ها در غلبه بر مبارزات خود و یادگیری خود تنظیم با این حال، بعضی از بچه ها از گروه درمان نیز سود می برند. در حالی که درمان فردی به کودکان کمک می کند تا احساسات خود، پاسخ به استرس و اقداماتی را که می توانند برای بهبود سلامت احساسی خود انجام دهند، به کودکان نشان می دهد، به مشکلات خاصی که در کلاس درس، در زمین بازی و یا در گروه های کوچک رخ می دهد، پاسخ نمی دهد.درمان گروهی به پزشکان فرصت می دهد تا ببینند که چگونه بچه ها در یک محیط گروهی با یکدیگر ارتباط دارند. برای بچه ها که با اضطراب اجتماعی، مهارت های اجتماعی ضعیف و یا بی توجهی مواجه می شوند، تنظیم گروه، درمانگر را فرصتی برای کمک به بچه ها از طریق موانع خود با دیگر بچه ها به هنگام وقوع آنها فراهم می کند.




گروه درمانی چیست ؟

فرآیندی تکمیلی در جهت درمان اختلالات رفتاری می‌باشد. بسیاری از کودکان پس از پایان یافتن پروسه بازی درمانی کاملا خوب می‌شوند امامشکلاتی در گروه و در ارتباط با همسالان خود دارند که از طریق گروه درمانی این مشکل نیز حل می‌گردد.


ما انسانها در گروههای اجتماعی متفاوتی زندگی می‌کنیم و فعالیت داریم. در این شرایط عجیب نیست که بسیاری از مسائل احساسی و عاطفی آنها از روابط مخدوش شده این گروهها ناشی می‌شود. با آموزش و پی بردن به اهمیت روز افزون روابط اجتماعی و میان فردی در سالهای اخیر بجای توجه به عوامل درون شخصی توجه به عوامل حاکم میان افراد گروههای اجتماعی از اهمیت بیشتری برخوردار شده است. و بر این اساس در محیط بیمارستانهای روانی ، کلینیکها آموزشی و درمانی ، دفاتر مشاوره و روان درمانی و تمامی موسسات آموزشی و فرهنگی به شکل بندیهای گروهی توجه زیادی می‌گردد.

در دنیای امروز انواع شیوه‌های گروه درمانی از جمله متداولترین شیوه‌های روان درمانی هستند. و در مقابل گروه درمانی ، روان درمانی انفرادی قرار دارد.


گروه درمانی

در گذشته مردم مشکلات روانی را به عنوان بیماری قبول نداشتند بلکه آن را نوعی جن زدگی می دانستند که در اثر بادهای بد و ارواح خبیثه و اجنه به وجود می آیند و فرد مبتلا تا پایان عمر با آن دست به گریبان خواهد بود و راه علاجی وجود ندارد. این بدبینی و باورهای غلط باعث شد مردم تصور کنند این قبیل بیماری ها از کنترل انسان خارج هستند. در آن دوران بیماران روانی را در دارالمجانین ها به غل و زنجیر می کشیدند و جن گیرها و جادوگران به حل این مسائل می پرداختند. 

در قرن ۱۷ تا ۱۸ «پینل» غل و رنجیرها را از دست و پای این بیماران باز کرد، اما مدت ها زمان لازم بود تا بالاخره فروید در اوائل قرن بیستم گفت: این افراد بیمار هستند و بیماری آنها معلول علتی است که علت آن جن و اوراح خبیثه و... نیست. فروید علم روانکاوی را معرفی کرد و گفت می توان بسیاری از بیماری های روانی را درمان کرد. او به گونه ای کاشف ناخودآگاه بود و اساس نخستین روان درمان هایی که در قرن بیستم انجام می شد نیز ناخودآگاه بود. فروید معتقد بود افراد بشر به همه انگیزه های درونی کارهای خود آگاه نیستند.

در ابتدا روان درمانی فقط به صورت انفرادی انجام می شد اما از سال ۱۹۲۰ کم کم شیوه های مختلف گروه درمانی به وجود آمد. اولین گروه درمانی توسط یک پزشک آمریکایی به نام دکتر کلَت انجام شد. او که متخصص درمان مسلولین بود برای عده ای از بیماران خود به صورت گروهی کلاس هایی گذاشت و در مورد بیماری و مسائل بیماری آنها صحبت کرد. دکتر کلَت متوجه شد افرادی که در این گروه ها شرکت کرده اند روند سریع تر و بهتری در درمان دارند. از آن پس کم کم روش های مختلف درمان های گروهی مانند روان آموزش، روان نمایش و... متداول شد، اما مشهورترین روش های گروه درمانی مبتنی بر یافته های روانکاوی بود که بعد از جنگ جهانی دوم در انگلیس و آمریکا مرسوم گردید، این گروه ها اولین بار در ارتش انگلیس توسط بیام تشکیل شد. استفاده منظم از گروه‌ها در روان درمانی پدیده نسبتا تازه‌ای است. هر چند التیام یابی گروهی سابقه‌ای به قدمت تاریخ دارد که نمونه‌های بارز آن را در تعالیم مذهبی می‌توان مشاهده کرد. ژوزف پرات (1974) پزشک اهل بوستون را اغلب پدر گروه درمانی می‌دانند، در آغاز قرن بیستم ژوزف پرات مسأله گردهم آوری بیمارن معلول و آموزش جنبه‌های پزشکی بیماری آنها بطور دسته جمعی را مطرح ساخت. او صرف نظر از کار تعلیم ، فضایی گروهی بوجود آورد تا بیماران در سایه آن در مقام کمک متقابل به یکدیگر برآیند.

چندین سال بعد ، تعدادی از روانپزشکان آمریکایی نقطه نظرهای پرات را در زمینه درمان روانی بکار بردند. از جمله لازل و مارش که از یک شیوه آموزشی به صورت گروهی برای درمان ناخوشیهای دماغی استفاده می‌کردند. این شیوه به زودی منسوخ گردید و جای آنرا روان تحلیلی گران پر کردند. فروید شخصا به کار گروه درمانی نپرداخت، اما مقالاتی که در زمینه روان شناسی گروهی و تحلیل خود منتشر کرد، حاکی از اطلاع او از اهمیت پدیده گروهی بود.

آدلر شخصا از برنامه‌های گروه درمانی در مراکز هدایت کودکان و نیز معتادان به الکل استفاده نمود. جنگ جهانی دوم به گروه درمانی وسعت تازه‌ای بخشید. گروه درمانی برای توده‌های عظیم بیماران روانی که به ارتش بریتانیا فرا خوانده شده بودند، نقش مهم درمانی ایفا نمود. بیمارستان نظامی نورت فیلد بخصوص مرکز مهمی برای ابداع شیوه‌های مختلف گروه درمانی بود. از جمله سایر بانیان گروه درمانی در آمریکا می‌توان به گروهی از روانشناسان اجتماعی به سرپرستی کورت لوین اشاره نمود. 

چه مشکلاتی با استفاده از گروه درمانی می‌توانند درمان شوند؟ 

مشکلات و مسائلی که با استفاده از گروه درمانی قابل هستند گسترش وسیعی دارند، از جمله مشکلات مرتبط به خود انگاره ، نداشتن احساس هویت ، عزت نفس و هدف و مقصود. مشکلات نشانه‌ای شامل اضطراب ، افسردگی روان تنی ، عملکرد ضعیف شغلی ، برخورد غیر مؤثر با فشارهای روانی ، مشکلات عاطفی ، ناتوانی در ابراز اهمیت ، ناتوانی در کنترل احساسات ، پرخاشگری ، روابط اجتماعی نامناسب ، ناراحتی در مجمع ، ناتوانی در اعتماد به دیگران ، وابستگی شدید به دیگران ، ابراز وجود بیش از حد ، ناتوانی در برقراری ارتباط با جنس مخالف ، اعتیاد ، مشکلات زنانشویی مثل اختلافات و مشاجرات همسران و ... ویژگی افرادی که تحت گروه درمانی قرار می‌گیرند بسیار باید از انگیزه لازم برخوردار باشد، میل به تغییر داشته باشد و در راستای رسیدن به این هدف بکوشد. ورود به برنامه گروه درمانی باید داوطلبانه باشد و بیمار به صرف توصیه دوستان و اقوام و مسئولین روان درمانی به این کار وادار نشود. بیمار باید به گروه درمانی معتقد باشد و آنرا یک شیوه درمانی درست و مناسب بداند. معتقد باشد که گروه نیازهای او را برآورده می‌سازد و مفید واقع می‌شود. نظر به اینکه گروه درمانی اصولا فرآیند کلامی است، بیمار باید از مهارتهای کلامی و مفهومی کافی برخوردار باشد. در گروه درمانی برای بیماران شدیدا افسرده ، بیمارن مبتلا به اسکیزوفرنی حاد ، اختلال شخصیتهای پارانوئید ، اختلال شخصیت اسکیزوئید شدید ، اختلال شخصیت جامعه ستیز ، افراد مبتلا به بیمار انگاری و اختلال شخصیت خود شیفته در صورتی که گروه درمانی بلند مدت باشد، نمی‌توانند مفید باشند.


 درمان گروهی همچنین می تواند منبع حمایت از کودکان در مورد غم و اندوه، قلدری، اضطراب و افسردگی و دیگر مسائل مربوط به سلامت روان باشد.گروه درمان موثر است. یک متاآنالیز 56 مطالعه نشان داد که بچه ها یا نوجوانانی که تحت درمان با گروه درمان قرار داشتند، در پایان درمان بهتر از 73٪ از کسانی بودند که بهتر نبودند.هنگامی که یک کودک با مهارت های تعامل اجتماعی مبارزه می کند، والدین اغلب به دنبال کمک به بهبود توانایی کودک برای برقراری ارتباط و ارتباط با دیگران هستند. در درمان فردی، کودک برای رسیدن به این مهارتها، بر اهداف خاصی کار خواهد کرد. یک مثال میتواند با ایجاد گفتگو و استفاده از مهارتهای گوش دادن فعال، یک دوست جدید ایجاد کند. این به کودک کمک می کند یک مجموعه مهارت خاص را تمرین کند. با این حال، در یک گروه گروه، کودک فرصت دارد تا با مهارت های دیگران در اتاق کار کند. اگر کودک به دلیل اضطراب با مهارت های تعامل اجتماعی مبارزه می کند، کودک می تواند با شروع یک مکالمه با یک کودک دیگر در ایمنی گروه کار کند.


مراحل طبیعی در فرآیند گروه درمانی

در آغاز تشکیل گروه ، گروه هنوز کاملا روشن نشده است. به درمانگر وابسته است چرا که درمانگر را بوجود آورده و ادامه فعالیت گروه به نظر اعضاء گروه به درمانگر ارتباط دارد. اعضاء گروه در انتظار راهنمایی و دستور العمل درمانگر هستند. در نظر آنها درمانگر شخصی با معلومات و متخصص است و اعضاء خود را وابسته به درمانگر احساس می‌کنند و نیز تلاش می‌کنند رفتارهای مناسب داشته باشند تا بتوانند در گروه ماندگار شوند، هر چند آگاهی کامل از اهداف گروه ندارند. در مرحله دوم وابستگی تغییر شکل می‌دهد و گروه یاد می‌گیرد که وابسته به درمانگر نباشد و مسئولیت پذیر باشد. 

در مرحله سوم صمیمت بیشتری بین گروه ایجاد می‌شود. احساسات خود را بیان می‌کنند و واکنشهای مناسب در مقابل احساسات دیگران نشان می‌دهند. درمانگر در جلسه درمان حضور دارد، اما تنها اداره کننده جلسه نیست. سعی می‌کند به عنوان یک عضو گروه انسجام جلسه را حفظ کند. و از تکنیکهای مختلف در مورد اعضاء گروه و واکنشهای آنها استفاده کند. ممکن است گروه درمانگر جلسه را با خطاب گروهی آغاز کند و ادامه جلسه را با تشویق و باز خورد به اعضاء تداوم بخشد. هدف مشاوره، یادگیری در مورد عادات و الگوهای احساسی و رفتاری و چگونگی نقش آنها در مشکلات می باشد. در نتیجه می توانیم عادات و رفتارهای جدیدی را یاد بگیریم که به موفقیت بیشتر ما کمک نمایند.

دفاتر مشاوره دانشگاهها, در اغلب مراکز , خدمات مشاوره گروهی نیز ارائه می دهند. هر گروه توسط یک روانشناس یا یک متخصص مشاوره هدایت می شود. بعضی از موضوعات ویژه این گروهها اضطراب امتحان یا اداره استرس می باشد. بعضی از گروههای مشاوره ای حالت عمومی داشته و به شرکت کننندگان کمک می کند تعداد زیادی از مشکلات شخصی, شامل احساس افسردگی, اضطراب افراطی, نگرانی, مشکلات مربوط به احساس ارزشمندی و مشکلات ارتباطی را حل و فصل نمایند.


● چه چیزی در یک گروه مشاوره ای رخ می دهد؟ 

عموماً ، گروهها از ۴ الی ۸ نفر که بطور منظم هفته ای یکبار به مدت ۱ تا ۵/۱ ساعت دور هم جمع می شوند, تشکیل می شود. حضور کامل در تمام جلسات از آغاز تا پایان هر جلسه بسیار مهم است. در جلسات گروهی, شرکت کننده ها درباه علائق شان بحث می کنند. در بعضی از گروهها, مشاور ممکن است با هر شرکت کننده بصورت فردی کار کند در حالی که نظر تعداد معدودی از سایر افراد گروه را نیز جویا می شود. در صورتیکه گروههای دیگر عمدتاً بر مشاهدات و مباحث بین شرکت کنندگان و مشاور استوار هستند و مشاور در مواقع لزوم جهت تسهیل کار, مشاوره هایی را ارائه می دهد.


در حالی که مشکلات افراد متفاوت است چگونه گروه می تواند برایم مفید باشد؟

هر فرد موجودی منحصر بفرد است و بنابراین علائق اش نیز منحصر به فرد است. با این همه به عنوان موجودات انسانی ما اشتراکات فراوانی نیز داریم (ما همگی در خانواده ها رشد و تحول را آغاز می کنیم, همه ما به یک شیوه نسبت به ضربه ها واکنش نشان می دهیم, همهٔ ما در اساس از توانایی رشد و تغییر یکسانی بخورداریم)و تجربیات ما نشان می دهد گرچه مشکلاتی که افراد با آنها وارد مشاوره می شوند، می توانند متفاوت باشند اما علل زیربنایی ایجاد کننده این مشکلات در اغلب موارد مشابه هستند. 

عامل اساسی مشکلات ما در زندگی, ریشه در الگوها و عاداتی دارد که در طی رشد یاد گرفته ایم و اکنون در پیشامدهای فعلی زندگی موثر نیستند و یا موجب عقب ماندگی ما می شوند. (به عنوان مثال خانواده ممکن است به ما یاد داده باشد که از نشان دادن اشکال خاصی از بیان عواطف اجتناب کنیم, اما اکنون که با فشارهای طبیعی مربوط به زندگی بزرگسالی مواجه هستیم, احساسات سرکوب شده ناشی از این اجتناب علایمی همچون افسردگی, نگرانی یا واکنش افراطی را در ما برمی انگیزند.) هدف مشاوره، یادگیری در مورد عادات و الگوهای احساسی و رفتاری و چگونگی نقش آنها در مشکلات می باشد. در نتیجه می توانیم عادات و رفتارهای جدیدی را یاد بگیریم که به موفقیت بیشتر ما کمک نمایند. 

گرچه عجیب به نظر می رسد که فکر کنیم چیزهایی را که در مورد خود نمی دانیم ولی تجارب نشان می دهد که بسیاری از عادات و الگوهای رفتاری مشکل زای ما چیزهایی هستند که در زندگی خودمان انجام می دهیم ولی آنها آنقدر حالت خودکار پیدا کرده اند که حتی نمی توانیم فکر کنیم که شاید حاصل یادگیری بوده و اختیاری باشند. گروه،شرایطی ویژه برای فهم و یادگیری دربارهٔ خودمان، دیگران و ما در رابطه با دیگران فراهم می کند. در نتیجه ما قادر می شویم در روابط خود با دیگران و نیز در رابطه با خودمان در خارج از گروه کارآمدتر عمل کنیم. گروه درمانی به ما فرصت می دهد تا از مشاهدات کمک کننده و حمایت دیگران جهت فهم و تغییر شیوه های زندگی استفاده کنیم.


● آیا نمی توانم از روشهای (کمکی) فردی استفاده کنم؟

در حالی که مشاوره فردی در مورد مشکلات شدید خاص بسیار مفید است, تجارب نشان می دهد که گروه درمانی حتی در اغلب موارد درباره بسیاری از مشکلات مفیدتر است. در مشاوره گروهی ما این فرصت را پیدا می کنیم که بفهمیم بسیاری از رازهای وحشت زا و جنبه های نفرت انگیز خودمان در واقع تجارب معمول انسانی هستند و این باز شناسی بسیار کمک کننده است. شرم و خجالت بسیاری از مردم را از منافع گروه درمانی محروم می کند. غلبه بر احساسات مربوط به این جنبه از خودمان بخش مهمی از زندگی و موفق تر شدن حیاتمان است. گروه درمانی در این رابطه بسیار سودمند است. 

● اعتماد و حرمت (رازداری) هر چیزی که در گروه گفته می شود به صورت یک راز حفظ می شود.

آنها به خارج از گروه منتقل نمی شوند و حتی در خارج از گروه یا سایر اعضای گروه نیز مطرح نمی شوند. هر عضو گروه موافقت خود را در التزام به این قاعده با امضا کردن (برگه توافق) اعلام میدارد. (اگر می خواهیداز فرصت های مشاوره گروهی برای شناخت خودتان و تغییر جنبه های مشکل زای رفتارتان استفاده کنید با کارشناسان دفاتر مشاوره تماس حاصل نمائید.)


یک نمونه گروه درمانی

روان درمانی گروهی یک نوع درمان کاملا پذیرفته شده روانشناختی است که از تعاملات سازنده بین اعضا و مداخلات یک رهبر آموزش دیده جهت تغییر رفتار غیر انطباقی تفکرات و احساسات افراد مبتلا به نارضایتی استفاده می نماید. طی دهه های گذشته تعداد قابل ملاحظه ای از بیماران روانی توسط گروه درمانی مداوا شده اند گروه درمانی برای بیماران بستری سرپائی و در خیلی دیگر از موقعیت های اجتماعی قابل اجرا می باشد همچنین بربخی اصول رواندرمانی گروهی با موفقیت زیادی در زمینه های اقتصادی آموزشی و به صورت گروههای رویا روی کاربد داشته است. 

بسیاری از مسائل و مطالب عنوان شده در روان درمانی گروهی در زندگی روزانه ما بسادگی اتفاق می افتد تدابیر درمان که مهمترین مسئله مورد بحث در روان درمانی گروهی است تنها به گروه درمانی اختصاص ندارد بلکه در هر گروه عادی کم و بیش وجود دارد بطور عادی ما درزندگی روزمره خود با افراد و گروه های مختلفی ارتباط داریم که این روابط برای سلامتی ما لازم است البته همه روابط زمینه سلامت بخشی ندارند و حتی بعضی از روابط نیز ناسالم و بیماری زا هستند.میگنا دات آی آر، آن دسته از روابط فیمابین افراد که توام با ریا و تزویر و فخر فروشی باشد و همچنین روابط توام با فشار تحقیر روابطی ناسالم و صمیمانه رابطه ای است که از نظر روانشناسی نیازهای روانی انسان را ارضا می کند و هر انسانی با تمام وجود آنرا طلب می کند. روان درمانی گروهی چیزی جز ارائه شناخت و تصحیح رفتار بیمار گونه نیست رفتاری که باعث شده دیگران از فرد فاصله یگیرند واو تنها منزوی گردد شاید یکی ازعلل رشد درمان های روانی در جوامع بزرگ و پیشرفته مسئله تنهائی و بی همدمی افراد باشد بنابراین روان درمانی گروهی زمانی ضرورت پیدا می کند که نیازاجتماعی فرد در ارتباط با دیگران برآورده نشده و یا محیط به گونه ای است که هر چند روابط انسانی به حد کافی وجود دارد ولی روابط موجود غلط و ناسالم می باشد.

دربررسی های کلینیکی به عمل آمده ازمعتادین مشخص شده است که اغلب آنها قبل از اعتیاد دچار بیماری افسردگی بوده و درروابط درون فردی و بین فردی دارای مشکل هستند معتادین معمولا با خانواده خود روابط سالمی ندارند. همچنین با گروه های طبیعی اجتماعی نیز دچار مشکل هستند بنابر این پس از طی دوره سم زدایی و ترک جسمی بایستی شرکت در جلسات گروه درمانی با جدیت دنیال شود تا خلاء روابط ناسالمی که قبلا در گروه های طبیعی داشته است برطرف گردد و روابط بین فردی بتدریج بهبود یابد. ناگفته نماند که بر اثر تعامل ایجاد شده در گروه علاوه بر بهبودی روابط بین فردی روابط درون فردی معتادان نیز دستخوش تحول گردیده و نگرش های فردی نسبت به خود مثبت شده و نهایتا درمان کامل دنبال می شود. 

● گروههای خود یار معتادان گمنام یک منبع یا یک سازمان غیر انتفاعی بین المللی متشکل از معتادان در حال بهبودی است که به شکل محلی و منطقه ای در بیش از ۶۰ کشور جهان مشغول به فعالیت میباشند اعضاء انجمن معتادان گمنام از یکدیگر یاد میگیرند که چگونه بدون مواد مخدر زندگی کنند و به چه طریق از اثراتی که اعتیاد در زندگیشان گذارده است بهبود یابند.

● چه کسانی اعضای معتادان گمنام هستند؟ هر کس که مایل به قطع مصرف ماده مخدر باشد میتواند به عضویت معتادان گمنام در آید عضویت دراین انجمن محدود به مصرف کنندگان هیچ نوع ماده مخدر بخصوصی نیست و هر کس با هر گونه ماده مخدر قانونی و غیر قانونی الکل هم جز مواد مخدر محسوب میشودمیتواند به عضومیت معتادان گمنام در آید.

● جلسات معتادان گمنام زیر بنای گروه و طرز برخورد اصولی واساسی معتادان گمنام با مسئله بهبودی برپایه ارزش درمانی استوار است اعضای این انجمن با در میان گذاشتن تجربیات ونحوه بهبودی خود از اعتیاد فعالانه در جلسات شرکت میکنند جلسات معتادان گمنام حالتی غیر رسمی دارد و در مکانهایی که توسط گروهها اجراره شده اند برگزار میشود. رهبری جلسات وانجام بقیه امور آن را اعضای جلسه بطور نوبتی وم داوطلبانه برعهده میگیرند کلیه مخارج جلسات معتادان گمنام و خدمات دیگر از طریق کمک مالی داوطلبانه اعضا و فروش نشریات تامین میشود هیچ گونه کمک مالی از افراد غیر عضو پذیرفته نمیشود. اکثر جلسات معتادان گمنام بطور مرتب در همان محل و طبق برنامه زمانی همه هفته تشکیل میشود محل این جلسات معمولا از میان مکانها مؤسسات عمومی وعام المنفعه انتخاب میشود جلسات معمولا دو نوعند: جلسات علنی یا باز و جلسات غیر علنی یا بسته حضور در جلسات علنی برای عموم آزاد است جلسات غیر علنی فقط با حضور معتادان برگزار میشوددستور جلسه و موضوع صحبت در هر یک از جلسات با یکدیگر تفاوتهای زیادی دارند در تعدادی از جلسات موضوع خاصی انتخاب میشود و برخی جلسات مخصوص سئوال وجواب هستند ولی هدف جلسات همیشه یکی است و آن بوجودآوردن یک محیط مطمئن و مناسب برای بهبودی فرد میباشد. 

● روش کار معتادان گمنام همیاری و کمک معتادان به یکدیگر بمنظور بهبودی پایه و اساس کار معتادان گمنان است اعضای این انجمن بطورمرتب جهت در میان گذاشتن تجربیات بهبودی خود گرد هم میایند و همچنین اعضای با تجربه تر که به آنها راهنما گفته میشومد شخصا به اعضای جدیدتر کمک میکنند. قدمهای دوازده گانه اصولی ترین برنامه معتادان گمنام هستند و به منزله قلب این انجمن میباشند این قدمهایکسری دستورالعملهای شخصی را جهت بهبودی ارائه میدهد با بکارگیری این دستورالعملها و تماس نزدیک و دائم باسایر اعضا در نتیجه معتادان میآموزندکه چگومنه ا ز مصرف مواد مخدر خودداری کنند و با فراز و نشیبهای زندگی روبرو شوند.



گروه درمانی

گروه درمانی چیست


گروه درمانی درکودکان

  • فرزندان برتر
  • ۰
  • ۰

کاردرمانی ذهنی

صبر، سازگاری و خلاقیت فقط برخی از مهارت هایی است که شما باید با فرزندان کار کنید - کشف طیف وسیعی از فرصت های موجود برای فارغ التحصیلان با شرایط و تجربه های مناسب این که آیا شما می خواهید با سالهای اولیه (پیش دبستان)، کودکان (سن مدرسه)، جوانان (نوجوانان) و یا خانواده ها کار کنید، مشاغل در بخش عمومی، خصوصی یا غیر انتفاعی موجود است.شما باید شرایط لازم و تجربه قابل توجهی از تجربه کاری داشته باشید. شما همچنین باید تحت بررسی های امنیتی قرار بگیرید و از طریق آموزش های مربوطه، پیشرفت حرفه ای خود را حفظ کنید.


برای پیدا کردن چگونگی ایمن کردن کار با کودکان، مطالعه کنید.

مشاغل با کودکان

بخش های اصلی که مردم را برای کار با کودکان کار می کنند، عبارتند از خیریه و کار داوطلبانه، مراقبت های بهداشتی، مراقبت های اجتماعی و بخش های آموزشی و آموزشی. با این حال، مشاغل با کودکان در سایر صنایع مانند قانون، اوقات فراغت، ورزش و گردشگری و خدمات عمومی و اداری، در دسترس شما قرار می گیرند و می توانید به عنوان وکیل خانوادگی، مربی ورزشی یا کتابدار کودکان تبدیل شوید.کار در بخش داوطلبانه شما می توانید یک کارمند پروژه، پزشک، افسر حفاظتی یا کارمند پشتیبانی برای موسسات خیریه نظیر Barnardo، اقدام برای کودکان و جامعه کودکان باشید.بخش مراقبت های بهداشتی فرصت هایی را برای کار با کودکان از جمله پرستار کودکان، بازدید کننده بهداشت، پزشک متخصص اطفال و گفتار و زبان ارائه می دهد. در حوزه مراقبت اجتماعی شما می توانید به عنوان یک:

  • روان درمانگر کودک
  • مشاور
  • خانواده کارمند پشتیبانی
  • بازیگر درمانگر
  • کارگر اجتماعی
  • کارگر جوان
کار درمانی چیست؟
کار درمانی یکی از رشته های تیم توانبخشی است که دارای سه حیطه ی ذهنی، جسمی و روانی است.

کاردرمانی استفاده از فعالیت های هدفمند برای به حداکثر رساندن توانایی های فرد است وبه همه ی جنبه های زندگی فرد (جسمانی ،هیجانی و اجتماعی) می پردازد. به عبارت دیگر کاردرمانی به افراد برای رسیدن به استقلال در تمام زوایای زندگی کمک می کند .

- کاردرمانی ذهنی با در نظر گرفتن رابطه ی بین ذهن وجسم ، ذهن و حرکت، ذهن و گفتار، ذهن و یادگیری یک سری برنامه ریزی های منسجم در رابطه با توانایی های کودک به کار می گیرد.

- از جمله مواردی که در این حیطه مورد ارزیابی و درمان قرار میگیرند شامل:
  • کودکان با نیازهای ویژه (کم توانایی ذهنی )
  • کودکان با اختلالات یادگیری
  • ضعف مهارت های Fine
  • ضعف مهارت های یکپارچگی حسی حرکتی (SI)
  • فقدان و ضعف در مهارت های ترسیمی
  • اختلالات توجه و تمرکز، مشکلات حافظه
  • اختلالات رفتاری (پر خاشگری، ناخن جویدن، قدرت طلبی و ...)
  • کودکان با مشکلات درکی- شناختی
  • کودکان با مشکلات بینایی- شنیداری .
کاردرمانی ذهنی با استفاده از تکنیک های رفتار درمانی، بازی درمانی ، حرکت درمانی، تکنیک های یکپارچگی حسی، آموزش مهارت های اجتماعی، اتاق تاریک و ... مشکلات این کودکان را تا حد امکان مرتفع می سازد.

- حیطه ی کاردرمانی جسمی با پر داختن به مشکلات جسمی کودک از جمله اختلالات تون عضلات، اسپاسم، شُلی عضلانی، رفلکس های پاتولوژیک، عدم تکامل مراحل رشد حرکتی ، کوتاهی، تجویز کفش طبی به ارتز، اسپیلنت های مناسب و کلیه ی ناتوانایی های حرکتی مهارتی، بیمار را در وضعیت بهتری از لحاظ جسمی قرار می دهد. کودکانی که در این حیطه قرار می گیرند شامل: کودکان فلج مغزی ،کودکان داون،کودکان با مشکلات تعادلی و تاخیری، کودکان با مشکلات قدرت عضلانی ، کودکان با دستیروفی عضلانی و میوپاتی.

- کار درمانی درحیطه ی روان شامل کودکانی می باشد که مشکلات رفتاری ، ترس های شدید ،مشکلات ارتباطی، اجتماعی، مشکلات اضطرابی، وسواس، افسردگی، اختلال سلوک و .... می باشد.





  • فرزندان برتر